داشتم دردهایم را می شمردم

داشتم دردهایم را می شمردم
نداشتنت
نخواستنت
ندیدنت
نماندنت
و این "نون" اول فعل ها را کاش می شد بِکَنی
جمعشان کنی یکجا
بشود بزرگترین "نون" دنیا
بچسبانی به فعل رفتنت
آنقدر محکم و بزرگ که زورت نرسد
برای " رفتن
دیدگاه ها (۳)

یک عکّاس مشهور در کتابش نوشته بود : «یک عکس فوق‌العاده ،نتیج...

مدادت را بدهمی خواهمکلبه ای کنار درخت فرفری بکشم،یک گل پنج پ...

پــــ ـــ ـــدرم میگفت :زن باید گیسوانش بلند و چشمانش درشت ب...

وسعت دوست داشتن تودریا را به قاب پنجره ام می کشاند و نان روز...

داشتم دردهایم را می شمردم ،نداشتنت ،نخواستنت ،ندیدنت ،نماندن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط