مرا از رنجهای عاشقی بیهوده ترساندی

مرا از رنجهای عاشقی بیهوده ترساندی
فقط سربسته می گویم طبیب از خون نمیترسد

به دستان تو محتاجم برای اجتناب از غم
کسی در این قرنطینه از آن طاعون نمیترسد

#سعیدصاحب_علم
دیدگاه ها (۱)

همین اندازه می‌دانی که از تقدیر دلگیری...پریشانی، ولی چیزی ا...

رفتی و در رکابت دل رفت و صبر و دانشبازآ که نیم جانی بهر نثار...

تا دل غم او دارد،نتوان غم جان خوردنبا اندوه او زشت است اندوه...

حتی حافظ هم اون موقع میدونسته اخر اردیبهشت به کی رای بدین😜

ای وای مادرم، دوباره دست به بازویت گرفتی و مرا پریشان کردی، ...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط