🔴 نظریه مهم پروفسور هانری ماسه درباره ایرانیان
🔴 نظریه مهم پروفسور هانری ماسه درباره ایرانیان
چکیده سخنرانی مهم پروفسور«هانری ماسه» شرق شناس بنام فرانسوی در پاریس درباره ایران و ایرانیان که ۳۱ آگوست ۱۹۳۰ در نشریات انتشار یافته بود از این قرار است:
ایران امروز تنها بخشی از ایرانزمین گسترده است و تاجیکان، بلوچها، پشتونها، کردها، کشمیریها و بسیاری ازساکنان قفقاز و روسیه جنوبی مانند داغستان که درخارج ازمرزهای امروز ایران قرار گرفته اند در حقیقت ایرانی تبار هستند و همه آنان آرین محسوب میشوند. مشکل ایران این بوده است که بر سر چهارراه مهاجرت ها قرار گرفته و از نیمه قرن هفتم تا پانزدهم میلادی گرفتار اختلاط نژادی شده ولی ایرانیان با خصلتهای ویژه ای که دارند همه مهاجران را در خود ذوب و حل کرده و زبان و فرهنگ ایرانی تا به امروز محفوظ مانده است. زبانهای آلتائیک(ترکیک)با سلجوقیان در قرن ۱۱میلادی و بعدا مغولان وارد ایران شده است.ایرانیان،در برابر حمله اسکندر و هزار سال پس از او اعراب ایستادگی یکپارچه نکردند زیرا که دولتهای هخامنشی و ساسانی در دهه های آخر کار خود گرفتار سوء مدیریت، اختلاف و نبرد شاهزادگان و بزرگان برسر قدرت و فساد اداری و تبعیض شده و مردم از آن وضعیت و افزایش روزافزون فاصله طبقاتی حاصله از آن خرسند نبودند و در جستجو و خواهان تغییر وضعیت بودند. خلفای عباسی را ایرانیان روی کار آوردند و همیشه تحت نفوذ فرهنگی و اداری ایرانیان بودند. مهاجهان برخاسته از دشت گبی و اطراف آن، تنها در زمان «فاتح» اول بر ایران حکومت کردند و از زمان جانشین فاتح(حکمران دوم)حکومت عملا دوباره در دست ایرانیان قرارگرفت و ایرانیان از این اقوام خشن؛ شاعر و هنرمند ساختند. مشکلات ایرانیان از زمانی آغاز شد که دولت عثمانی قدرت گرفت و اروپا را تهدید کرد و اروپائیان برای به زنجیر کردن آن دولت با نظر توسل متوجه ایران شدند و با چشیدن طعم استعمار مشرق زمین به تدریج به مداخله و بسط نفوذ پرداختند. سیاست قدرتهای اروپایی وقت و بویژه در دوران قاجاریه ایجاب می کرد که دولتمردانی در ایران برسر باشند که شایستگی نداشته،احساس وطندوستی و مردم خواهی آنان ضعیف و نیز نفوذ پذیر باشند. دودمان صفویه را گرجستانی هایی که با چاپلوسی وارد دربار اصفهان شده و به مقام رسیده بودند به اضمحلال کشانیدند. بیشتر آنان از بستگان بانوان درباری بودند. درتمامی دوران قرون وسطی،با وجود تضعیف اقتدار حکومتی؛درخشش ادبیات،دانش و هنر ایرانی نشان می دهد که استعداد و ذوق و وسعت اندیشه ایرانیان به قوت خودباقی مانده وبرای پیشرفت هرچه بیشترنیاز به وحدت فرهنگی اقوام ایرانی وتقویت وتشویق این استعداد دارند.
دکتر انوشیروان کیهانی زاده
@persiangulfstudies
چکیده سخنرانی مهم پروفسور«هانری ماسه» شرق شناس بنام فرانسوی در پاریس درباره ایران و ایرانیان که ۳۱ آگوست ۱۹۳۰ در نشریات انتشار یافته بود از این قرار است:
ایران امروز تنها بخشی از ایرانزمین گسترده است و تاجیکان، بلوچها، پشتونها، کردها، کشمیریها و بسیاری ازساکنان قفقاز و روسیه جنوبی مانند داغستان که درخارج ازمرزهای امروز ایران قرار گرفته اند در حقیقت ایرانی تبار هستند و همه آنان آرین محسوب میشوند. مشکل ایران این بوده است که بر سر چهارراه مهاجرت ها قرار گرفته و از نیمه قرن هفتم تا پانزدهم میلادی گرفتار اختلاط نژادی شده ولی ایرانیان با خصلتهای ویژه ای که دارند همه مهاجران را در خود ذوب و حل کرده و زبان و فرهنگ ایرانی تا به امروز محفوظ مانده است. زبانهای آلتائیک(ترکیک)با سلجوقیان در قرن ۱۱میلادی و بعدا مغولان وارد ایران شده است.ایرانیان،در برابر حمله اسکندر و هزار سال پس از او اعراب ایستادگی یکپارچه نکردند زیرا که دولتهای هخامنشی و ساسانی در دهه های آخر کار خود گرفتار سوء مدیریت، اختلاف و نبرد شاهزادگان و بزرگان برسر قدرت و فساد اداری و تبعیض شده و مردم از آن وضعیت و افزایش روزافزون فاصله طبقاتی حاصله از آن خرسند نبودند و در جستجو و خواهان تغییر وضعیت بودند. خلفای عباسی را ایرانیان روی کار آوردند و همیشه تحت نفوذ فرهنگی و اداری ایرانیان بودند. مهاجهان برخاسته از دشت گبی و اطراف آن، تنها در زمان «فاتح» اول بر ایران حکومت کردند و از زمان جانشین فاتح(حکمران دوم)حکومت عملا دوباره در دست ایرانیان قرارگرفت و ایرانیان از این اقوام خشن؛ شاعر و هنرمند ساختند. مشکلات ایرانیان از زمانی آغاز شد که دولت عثمانی قدرت گرفت و اروپا را تهدید کرد و اروپائیان برای به زنجیر کردن آن دولت با نظر توسل متوجه ایران شدند و با چشیدن طعم استعمار مشرق زمین به تدریج به مداخله و بسط نفوذ پرداختند. سیاست قدرتهای اروپایی وقت و بویژه در دوران قاجاریه ایجاب می کرد که دولتمردانی در ایران برسر باشند که شایستگی نداشته،احساس وطندوستی و مردم خواهی آنان ضعیف و نیز نفوذ پذیر باشند. دودمان صفویه را گرجستانی هایی که با چاپلوسی وارد دربار اصفهان شده و به مقام رسیده بودند به اضمحلال کشانیدند. بیشتر آنان از بستگان بانوان درباری بودند. درتمامی دوران قرون وسطی،با وجود تضعیف اقتدار حکومتی؛درخشش ادبیات،دانش و هنر ایرانی نشان می دهد که استعداد و ذوق و وسعت اندیشه ایرانیان به قوت خودباقی مانده وبرای پیشرفت هرچه بیشترنیاز به وحدت فرهنگی اقوام ایرانی وتقویت وتشویق این استعداد دارند.
دکتر انوشیروان کیهانی زاده
@persiangulfstudies
۲.۳k
۱۰ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.