الا ای دلبر زیبا کجایی
الا ای دلبر زیبا کجایی
چراپیش من تنهانیایی
تو تنهایی و من تنهاتر از تو
بیا آغاز کن این قصه از نو !
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا عمری کنار هم بمانیم
مرا این دل شده هر دم مشوش
نباشم دیگر آن اندازه دل خوش
اگر این عشق در قلبم در آید
به یمن بودنش مشکل گشاید
چرا بر من جفایت بود جانا
وفا را ترک کردی از چه بر ما ؟!
چنین باشد که دل گردد توانا
فراموشش نسازد خود همانا
تو ای دلبر چه درآن سینه داری
دلا ترک اش نما چون کینه داری
اگر در عشق خود ؛ایثار دارم
جفاچون پیشه شد پیکار دارم!
ولی جان می دهم بر یار زیبا
وفا داری کند بر عشق و بر ما
بیا تا در کنار هم بمانیم
سرود عشق و هستی را بخوانیم
بیا از رنج این دنیای گردان
رهایم کرده شادی کن فراوان
فرح بخش دل تنهایی من باش
طبیب دردو رنج جان و تن باش
صفا را با وفا در هم سرشتی
چرا با قلب من پیمان نبستی
اگر شعری نمودم با تو تحریر
تویی بر عشق من هر لحظه درگیر
نکن با نارفیقانت مدارا
نظر کن بردل و تنها خدا را
اگر نالان شدی اشکی روان شد
بدان درد دلت بر ما عیان شد
لب آت سرچشمه ی آب حیات است
نبود عشق تو ما را ممات است
بیا درکوی ما خود را نشان کن
دلم را بر خودت یک آشیان کن
ترا عرفان به قدری دوست دارد
که نامت حک به زیرپوست دارد 🌸☘
چراپیش من تنهانیایی
تو تنهایی و من تنهاتر از تو
بیا آغاز کن این قصه از نو !
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا عمری کنار هم بمانیم
مرا این دل شده هر دم مشوش
نباشم دیگر آن اندازه دل خوش
اگر این عشق در قلبم در آید
به یمن بودنش مشکل گشاید
چرا بر من جفایت بود جانا
وفا را ترک کردی از چه بر ما ؟!
چنین باشد که دل گردد توانا
فراموشش نسازد خود همانا
تو ای دلبر چه درآن سینه داری
دلا ترک اش نما چون کینه داری
اگر در عشق خود ؛ایثار دارم
جفاچون پیشه شد پیکار دارم!
ولی جان می دهم بر یار زیبا
وفا داری کند بر عشق و بر ما
بیا تا در کنار هم بمانیم
سرود عشق و هستی را بخوانیم
بیا از رنج این دنیای گردان
رهایم کرده شادی کن فراوان
فرح بخش دل تنهایی من باش
طبیب دردو رنج جان و تن باش
صفا را با وفا در هم سرشتی
چرا با قلب من پیمان نبستی
اگر شعری نمودم با تو تحریر
تویی بر عشق من هر لحظه درگیر
نکن با نارفیقانت مدارا
نظر کن بردل و تنها خدا را
اگر نالان شدی اشکی روان شد
بدان درد دلت بر ما عیان شد
لب آت سرچشمه ی آب حیات است
نبود عشق تو ما را ممات است
بیا درکوی ما خود را نشان کن
دلم را بر خودت یک آشیان کن
ترا عرفان به قدری دوست دارد
که نامت حک به زیرپوست دارد 🌸☘
- ۳۴۴
- ۲۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط