از جمعه ها بیزارم

از جمعه ها بیزارم
از غروب دلگیرش که,
انگار یک کوه غم بر خانه ی کوچک دلم آوار میشود,
ضربان قلبم هم مثل قصه ی کودکی هایم, یکی بود , یکی نبود میزند....
جمعه ها تو بیشتر میخوابی و
ساعت هم به بهانه ی تو خودش را به خواب زده!
بیدار شو ,
بگذار تمام شود ,
تعطیلی دیدار من و تو....
بگذار با دیدنت , جمعه را نبینم
بیدار شو تا جمعه بخوابد!

#یکتا_رفیعی
دیدگاه ها (۵)

دلتنگی های آخرِ شبِ هرکس،هیچ شعبه ی دیگری ندارد!یکی عکس میبی...

دفتر آبان را باز کنبرگ اولش رابا کاغذی از جنس دلت جلد کنصفحه...

مثل تو مثل یه کفترمثل من مثل یه کودکمثل من مثل یه شاخهمثل تو...

مرگ همیشه بد نیست!کاشروزی بیایدکه دلواپسی بمیرددلتنگی بمیرد!...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط