تو می آیی در حالـے کھِ دستھایت پر
تو میآیی در حالـے کھِ دستھایت پر
از گلھای نرگس است ، تو دلِ سرد
یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابۍ
میکنی و کعبه عشق را در آنھا بنا
خواهی کرد . تو میآیی و دستِ
نوازش بر سر میخک هایی خواهی
کشید که باد کمرشان را خم کرده
است. تو حتی بر قلبِ کاکتوسھاهم
رنگِ مھربانـے خواهی زد .
از گلھای نرگس است ، تو دلِ سرد
یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابۍ
میکنی و کعبه عشق را در آنھا بنا
خواهی کرد . تو میآیی و دستِ
نوازش بر سر میخک هایی خواهی
کشید که باد کمرشان را خم کرده
است. تو حتی بر قلبِ کاکتوسھاهم
رنگِ مھربانـے خواهی زد .
۹۳۶
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.