گاهی آدم حس میکند شاید به قدر کافی و آنطور که باید در

گاهی آدم حس می‌کند شاید به قدر کافی و آن‌طور که باید، در جهان دوست داشته نمی‌شود و این بدترین احساس مزمن در دنیاست، نه حاد است و کشنده، نه قابل شرح، اما همین حس مزمن و ادامه دار، ذره ذره دمار از روزگار آدم در می‌آورد.
آدم دوست دارد برای حتی یک نفر هم شده، دوست داشتنی‌ترین باشد، آن‌موقع دیگر فرقی نمی‌کند که مابقی آدم‌ها زیاد دوستش دارند یا معمولی یا اینکه دوستش ندارند، همان یک نفر کفایت می‌کند به جای همه...
آدم دوست دارد یک نفر باشد که صبح‌ها فقط به شوق او بیدار شود و شب‌ها فقط به یاد او بخوابد و این "فقط" وجه تمایز تمام دوست داشتن‌هاست.
آدم خوب است لااقل عزیزترینِ یک نفر باشد،
که عزیزترین یک نفر بودن، زیباترین احساس در دنیاست، حتی زیباتر از عزیز جهانی بودن...
یک "ترین" فاصله است میان عزیز بودن‌ها و این "ترین" حقیقتا معجزه می‌کند
دیدگاه ها (۱)

کسی را اگر دوست داری...یک لحظه به نبودنش فکر کندلت اگر نریخت...

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیمدولت صحبت آن مونس جان ما ر...

کاشفال حافظ شب یلدابشودیوسف"گمگشتهبازآیدبه کنعان غم مخور!!!

آدم ها عوض نمیشوندفقط دلتنگ میشوندبر میگردندو دوباره از نو ب...

بدترین حس دنیا چیست؟ شاید بگویید تنهایی... دلتنگی... و... ...

انتخاب با ماست که شجاعانه زندگی‌ کنیم یا نه.اگر شجاعانه عاشق...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط