×| ″ کدو نشین نباش ″
×| ″ کدو نشین نباش ″
در هر کدوی قلقله زنی پیرزنی اسیر است،
پیرزنی که وقتی دختری کوچک بود رفت و در کدو نشست و دیگر هیچ وقت بیرون نیامد؛
زیرا که جهان بیرون از کدو پر بود از گرگ و پلنگ و شیر و روباه گرسنه که میخواستند او را بدرند و بخورند.
کدو نشینی شاید امنیت بیاورد اما هرگز عزت نمی آورد. هر زنی روزی باید خودش از کدوی خویش بیرون بیاید پیش از آن که کدو بشکند و پیش از آن که گرگ بگوید: های پیرزن!
من صدای تو را شناختم، بیا بیرون...
هر زنی باید رو به روی گرگش بایستد و به چشم های او خیره شود و به او بگوید:
من دارم از این راه میروم و وقتی برگشتم نه چاق میشوم نه چله و نه اجازه میدهم تو مرا بخوری پس از سر راه من کنار برو.. |×
#عرفان_نظرآهاری
در هر کدوی قلقله زنی پیرزنی اسیر است،
پیرزنی که وقتی دختری کوچک بود رفت و در کدو نشست و دیگر هیچ وقت بیرون نیامد؛
زیرا که جهان بیرون از کدو پر بود از گرگ و پلنگ و شیر و روباه گرسنه که میخواستند او را بدرند و بخورند.
کدو نشینی شاید امنیت بیاورد اما هرگز عزت نمی آورد. هر زنی روزی باید خودش از کدوی خویش بیرون بیاید پیش از آن که کدو بشکند و پیش از آن که گرگ بگوید: های پیرزن!
من صدای تو را شناختم، بیا بیرون...
هر زنی باید رو به روی گرگش بایستد و به چشم های او خیره شود و به او بگوید:
من دارم از این راه میروم و وقتی برگشتم نه چاق میشوم نه چله و نه اجازه میدهم تو مرا بخوری پس از سر راه من کنار برو.. |×
#عرفان_نظرآهاری
۱۲.۵k
۱۱ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.