سناریو کیم بوم

#سناریو_کیم_بوم
وقتی جلوش از یکی دیگه تعریف میکنی

نشسته بودی کنار سانگ بوم و تو گوشیت بودی سانگ بوم هم یکم بعد که گذاشت کنار متوجه خنده های ریز تو به صفحه گوشی شد
داشتی به عکسای پیشی کوچولوت یونگی نگاه میکردی و از شدت بامزه بودنش خندت میگرف اما سعی میکردی پنهانش کنی که متوجه نگاهای سانگ بوم شدی
که یهو گوشی رو از دستت میکشه
_به چی میخند....
ات دقیقا تو داشتی به یه پسر دیگه لبخند میزدی؟
خب من فنشم نمیتونم نخندم از خندش
_من چند بار بگم نمیخوام جز من به پسر دیگه ای لبخند بزنی میفهمی یا نه
(اخرشو با کمی داد گف)
اا.. اره منم که کار اشتباهی نکردم اون مث درسته ایدلمه اما مث خانوادم میمونه
_من یا اون؟
خیط شد که
_کی ات؟
نه تو نه یونگی
_پس کی؟
شوگا
_چی بیا بریم یه شوگایی نشونت بدم تا بفهمی کی به کیه
نه بابا لازم نیست ایناهاش تو گوشیم عکسش هس
_خودتو به اون راه نزن ات بیا بریم
اصن نمیخوام
_باید بخوای مگه دست توعه
اره
_تو از کی تاحالا حاضر جواب شدی جرمتو سنگین تر نکن کیم ات
اممم میدونی چون خستم چرت و پرت زیاد میگم اره بابا
https://rubika.ir/kimtani