میدانم اگر برود چه میشود میدانم که آسمانم ماتم میگیرد
میدانم اگر برود چه میشود؛ میدانم که آسمانم ماتم میگیرد، خورشیدم خودش را در دریا غرق میکند، ستارههایم یکی یکی به سمت زمین فرود میآیند و خودکشی میکنند. روزم ماه را به دار میکشد، وحشت شبم قاصدکها را میترساند، دیگر هیچ شبنمی بر گلی نمینشیند، دیگر عشق به هیچ دیاری نمیآید اما من نمیخواهم این گونه شود، میخواهم باشد و باشد. میخواهم بماند و بماند و بماند.
جمعه،پنجاسفند،ساعتِنوزدهُیازده
جمعه،پنجاسفند،ساعتِنوزدهُیازده
- ۳.۸k
- ۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط