زندگی سم من «پارت یازدهم»
زندگی سم من «پارت یازدهم»
[از زبون میتسویا]
چ... چیییی؟؟؟
بزنم تو گوش اکارییییی؟؟؟
خوانندگان محترم به شادی روحم صلواااااات
به اکاری نگا کردم
اکاری: بزن دیگه منتظر چی هستی؟
هاله ی سیاه دورشو میبینم
خدا لعننت کنه چشم اسحالی(داره به چیفو میگه چون چشاش سبزه)
چیفو: محکم بزن
مایکی: عااا پرو نشو دیه://///
دستمو بالا اوردم
میخواستم اروم بزنم اما با یاداوری کار دیروزش کنترلمو از دست دادمو چنان زدمش که سرش اونوری شد
همه سکوووت کردن
شتتت منو میکشه
{فلش بک به دیروز}
تو کاراگاه خیاطی بودم که یهو یکی داد زد: یووووووو کله یاسییییی
ها؟ باز مو طلایی بدجنس اومد که
میتسو: یو اکا
اومد پیشم نشست
اکا(اکاری): چیکار موکولی؟
میتسو: هومم هیچی دارم لب...
که یهو زد تو کلم و اشتباهی دوختمش
[از زبون اکاری]
یهو زدم پس کلش
اما یهو هاله ی سیاهی اومد دورش
اکا: اِ... اِ... اتفاقی افتاده؟
میتسو: نه... اما باید این لباسه امروز تحویل میدادمممم
{پایان فلش بک}
____________________________________________
خ دیه حقیقتش حوصله ندارم بنویسم
تا پارت بعد جانههه
[از زبون میتسویا]
چ... چیییی؟؟؟
بزنم تو گوش اکارییییی؟؟؟
خوانندگان محترم به شادی روحم صلواااااات
به اکاری نگا کردم
اکاری: بزن دیگه منتظر چی هستی؟
هاله ی سیاه دورشو میبینم
خدا لعننت کنه چشم اسحالی(داره به چیفو میگه چون چشاش سبزه)
چیفو: محکم بزن
مایکی: عااا پرو نشو دیه://///
دستمو بالا اوردم
میخواستم اروم بزنم اما با یاداوری کار دیروزش کنترلمو از دست دادمو چنان زدمش که سرش اونوری شد
همه سکوووت کردن
شتتت منو میکشه
{فلش بک به دیروز}
تو کاراگاه خیاطی بودم که یهو یکی داد زد: یووووووو کله یاسییییی
ها؟ باز مو طلایی بدجنس اومد که
میتسو: یو اکا
اومد پیشم نشست
اکا(اکاری): چیکار موکولی؟
میتسو: هومم هیچی دارم لب...
که یهو زد تو کلم و اشتباهی دوختمش
[از زبون اکاری]
یهو زدم پس کلش
اما یهو هاله ی سیاهی اومد دورش
اکا: اِ... اِ... اتفاقی افتاده؟
میتسو: نه... اما باید این لباسه امروز تحویل میدادمممم
{پایان فلش بک}
____________________________________________
خ دیه حقیقتش حوصله ندارم بنویسم
تا پارت بعد جانههه
۳.۲k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.