< مغرور فداکار >
< مغرور فداکار >
(پارت ۱۴,,فصل ۲ )
ویو کوک**
صدای جیغ شنیدم
(+تهیونگ زنگ بزن بهشون
*انتن نیست...لعنتی
(+ردشون رو بگیر
*وقتی انتن نیست نمیشه... باید بریم دنبالشون...
(+تفنگت رو اوردی ؟
*تو فکر کن نیارم
(+اوکیه بریم
شروع کردیم به گشتن
(+ازهم جدا شیم؟
*نه.. اون موقع باید یکی دنبال اون یکی بگرده
(+منطقی...
یه ساعتی مشغول گشت زدن بودیم ولی چیزی پیدا نکردیم
(+احساس میکنم دور خودمون میچرخیم
*موافقم... فایده نداره...
حرف تهیونگ با صدای جیغ قطع شد
(+نزدیک شدیم
*اروم حرکت کن... احتمالا توسط ی خرسی چیزی گروگان گرفته شدن
(+شاید...
ویو ها ایل **
چشام باز شد... دستامو نمیتونستم حرکت بدم بسته بود به دست سورا... پشت به پشت بستنمون....
-سورا بیداری؟
٫....
-سورا سورا
٫ها بله... اینجا کجاس
-نمیدونم... بیا سعی کنیم بلند شیم
٫باشع
-1... 2...3..بلند شو
٫اخ کمرم
-سورا حالا از تو جیبم یه چاقوی کوچیک دارم
٫چرا همراته
-واسه سفر استفادش میکنم و محافظت...
٫اوکیی پیداش کردم...
-اخی باز شد
٫حالا کجاییم
-نمیدونم شاید ی انباری چیزی...اگ هنوز همون مکان باشیم... باید ی کلبه قدیمی باشه
٫ چکار کنیم حالا
-میان سراغمون...
در باز شد و یه اقای قد بلند اومد و دید دستمون بازه...
پوزخندی زد و مارو برد بیرون...
همونطور ک حدس میزدم یه کلبه قدیمی
مارو نشوندن سر مبل کهنه و قهوه ای...
صدای اشنایی ب گوش رسید... ک میگفت
فکر اینجاشو نکرده بودین؟ (خنده)
سرمو برگردوندم...
-هع عوضی
#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره
#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor
(پارت ۱۴,,فصل ۲ )
ویو کوک**
صدای جیغ شنیدم
(+تهیونگ زنگ بزن بهشون
*انتن نیست...لعنتی
(+ردشون رو بگیر
*وقتی انتن نیست نمیشه... باید بریم دنبالشون...
(+تفنگت رو اوردی ؟
*تو فکر کن نیارم
(+اوکیه بریم
شروع کردیم به گشتن
(+ازهم جدا شیم؟
*نه.. اون موقع باید یکی دنبال اون یکی بگرده
(+منطقی...
یه ساعتی مشغول گشت زدن بودیم ولی چیزی پیدا نکردیم
(+احساس میکنم دور خودمون میچرخیم
*موافقم... فایده نداره...
حرف تهیونگ با صدای جیغ قطع شد
(+نزدیک شدیم
*اروم حرکت کن... احتمالا توسط ی خرسی چیزی گروگان گرفته شدن
(+شاید...
ویو ها ایل **
چشام باز شد... دستامو نمیتونستم حرکت بدم بسته بود به دست سورا... پشت به پشت بستنمون....
-سورا بیداری؟
٫....
-سورا سورا
٫ها بله... اینجا کجاس
-نمیدونم... بیا سعی کنیم بلند شیم
٫باشع
-1... 2...3..بلند شو
٫اخ کمرم
-سورا حالا از تو جیبم یه چاقوی کوچیک دارم
٫چرا همراته
-واسه سفر استفادش میکنم و محافظت...
٫اوکیی پیداش کردم...
-اخی باز شد
٫حالا کجاییم
-نمیدونم شاید ی انباری چیزی...اگ هنوز همون مکان باشیم... باید ی کلبه قدیمی باشه
٫ چکار کنیم حالا
-میان سراغمون...
در باز شد و یه اقای قد بلند اومد و دید دستمون بازه...
پوزخندی زد و مارو برد بیرون...
همونطور ک حدس میزدم یه کلبه قدیمی
مارو نشوندن سر مبل کهنه و قهوه ای...
صدای اشنایی ب گوش رسید... ک میگفت
فکر اینجاشو نکرده بودین؟ (خنده)
سرمو برگردوندم...
-هع عوضی
#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره
#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor
۸.۸k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.