دیر فهمیدم
دیر فهمیدم
..........
ویو جیهوپ
امروز واقعا اعصبانی بودم پدرم قمار کرده بود و آبجیمو به مافیا فروخته بود من واقعا ا.ت رو دوست دارم اصلا دوست نداشتم دلشو اینجوری بشکونم پس تصمیم گرفتم برم دنبالش و از دلش دربیارم که یهو هانا زنگ زد با صدای گریون
..........
#الو(گریه بچه ها همه ی حرفای هونا با گریه بود دیگه نمینویسم گریه)
_الو چیه(سرد)
#هق جیهوپ ا.ت هرچی زنگ میزنم جواب نمیده
_خب شاید میخواد تنها باشه
#هق اون هق اونبعد از مرگ پدر مادرش افسرده شد به شدت که بخاطر افسردگیش نزدیک بود بیماریه قلبی بگیره یک نزدیک بود خودکشی کنه تا دم میرگ بو اگه بلایی سرش بیاد چی هااااا
_خب باشه باشه آروم باش بگو کجا برم
#برو ساحل تنها جایی بود که آرومش میکنه
_باشه قطع میکنم
...........
ویو جیهوپ
با حرفای هانا واقعا ترسیدم پس رفتم ساحل تاریک بود و هیچی دیده نمیشد و نور گوشیمو روشن کردم که یک دختر رو معلق روی دریا دیدم قیافش زیاد معلوم نبود دعا میکردم که ا.ت نباشه و رفتم جلو دیدم اون اون ا.ت بودرفتم سریع ا.ت رو گرفتم و بردمش بیمارستان و بعد از چند ساعت دکترا اومدن و گفتن:
.........
دکی:متاسفم دیر آوردینش
_چی نه نه اون نمرده(بیهوش شد)
ادمین:از اون قضیه ۲ ماه میگذرهو جیهوپ دیگه از خونه نمیاد بیرون (اون واسه ی خودش خونه جدا داره) و همسایه ها میگن بعضی وقتا صدای داد و جیغ جیهدپ از خونش مید که میگه :تقصیر من بود } ولی میگم بعد از چند روز دیگه صدایی نیومد و همسایه ها نگران شدن پس به زور رفتن داخل خونه که با جسم بیجون جیهوپ مواجه شدن اون رگشو با تیغ زده بود(خدا نکنه این فقط یک فیکه)و اون هم رفت پیشه ا.ت
🖤پایان🖤
..........
ویو جیهوپ
امروز واقعا اعصبانی بودم پدرم قمار کرده بود و آبجیمو به مافیا فروخته بود من واقعا ا.ت رو دوست دارم اصلا دوست نداشتم دلشو اینجوری بشکونم پس تصمیم گرفتم برم دنبالش و از دلش دربیارم که یهو هانا زنگ زد با صدای گریون
..........
#الو(گریه بچه ها همه ی حرفای هونا با گریه بود دیگه نمینویسم گریه)
_الو چیه(سرد)
#هق جیهوپ ا.ت هرچی زنگ میزنم جواب نمیده
_خب شاید میخواد تنها باشه
#هق اون هق اونبعد از مرگ پدر مادرش افسرده شد به شدت که بخاطر افسردگیش نزدیک بود بیماریه قلبی بگیره یک نزدیک بود خودکشی کنه تا دم میرگ بو اگه بلایی سرش بیاد چی هااااا
_خب باشه باشه آروم باش بگو کجا برم
#برو ساحل تنها جایی بود که آرومش میکنه
_باشه قطع میکنم
...........
ویو جیهوپ
با حرفای هانا واقعا ترسیدم پس رفتم ساحل تاریک بود و هیچی دیده نمیشد و نور گوشیمو روشن کردم که یک دختر رو معلق روی دریا دیدم قیافش زیاد معلوم نبود دعا میکردم که ا.ت نباشه و رفتم جلو دیدم اون اون ا.ت بودرفتم سریع ا.ت رو گرفتم و بردمش بیمارستان و بعد از چند ساعت دکترا اومدن و گفتن:
.........
دکی:متاسفم دیر آوردینش
_چی نه نه اون نمرده(بیهوش شد)
ادمین:از اون قضیه ۲ ماه میگذرهو جیهوپ دیگه از خونه نمیاد بیرون (اون واسه ی خودش خونه جدا داره) و همسایه ها میگن بعضی وقتا صدای داد و جیغ جیهدپ از خونش مید که میگه :تقصیر من بود } ولی میگم بعد از چند روز دیگه صدایی نیومد و همسایه ها نگران شدن پس به زور رفتن داخل خونه که با جسم بیجون جیهوپ مواجه شدن اون رگشو با تیغ زده بود(خدا نکنه این فقط یک فیکه)و اون هم رفت پیشه ا.ت
🖤پایان🖤
۲.۱k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲