سناریو
سناریو
#درخواستی
وقتی پسرتون میگه مامان چرا دیشب تو اتاقتون داد میزدی و شما دیشب داشتید اهم اهم میکردید.
نامجون : صدا ساعت ۳ شب میومد تو چرا بیدار بودی؟
جین : ها؟ هیچی داشتم برای مامانت جوک تعریف میکردم از شدت خنده یهو داد زد!
شوگا : ا/ت چرا داد میزدی؟
ا/ت :......😐
جیهوپ : یکم بزرگ بشی تجربش میکنی رو زن ایدنت!
جیمین : مگه خواهر نمیخواستی داشتیم برات درست میکردیم!
تهیونگ : داشتیم بازیه بزرگ سالارو انجام مبدادیم!
بچه : پس چرا تو هی فحش میدادی؟
تهیونگ : فش؟
بچه : آره میگفتی فاک....
تهیونگ : خیلی خب بسه دیگه برو کارتونتو نگا کن!
کوک : مگه اتاق تو اون ور حال نیست؟ انقد صدا بلند بوده؟!
بچه : آره....چیکار میکردین؟
کوک: خب...مامانت یهو پاش خورد به لبه تخت یهو داد زد!
شاید باورتون نشه من یبار صدای عملیات مامان بابام و شنیدم😐🗿
#درخواستی
وقتی پسرتون میگه مامان چرا دیشب تو اتاقتون داد میزدی و شما دیشب داشتید اهم اهم میکردید.
نامجون : صدا ساعت ۳ شب میومد تو چرا بیدار بودی؟
جین : ها؟ هیچی داشتم برای مامانت جوک تعریف میکردم از شدت خنده یهو داد زد!
شوگا : ا/ت چرا داد میزدی؟
ا/ت :......😐
جیهوپ : یکم بزرگ بشی تجربش میکنی رو زن ایدنت!
جیمین : مگه خواهر نمیخواستی داشتیم برات درست میکردیم!
تهیونگ : داشتیم بازیه بزرگ سالارو انجام مبدادیم!
بچه : پس چرا تو هی فحش میدادی؟
تهیونگ : فش؟
بچه : آره میگفتی فاک....
تهیونگ : خیلی خب بسه دیگه برو کارتونتو نگا کن!
کوک : مگه اتاق تو اون ور حال نیست؟ انقد صدا بلند بوده؟!
بچه : آره....چیکار میکردین؟
کوک: خب...مامانت یهو پاش خورد به لبه تخت یهو داد زد!
شاید باورتون نشه من یبار صدای عملیات مامان بابام و شنیدم😐🗿
۴۰.۸k
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.