خاطرات شهدا

خاطرات شهدا
*من طاقت ندارم برادرم را تنبیه کنند و تماشاچی باشم
در دوره آموزشی هم با محمد حسین یکجا بودیم. قشنگترین خاطره‌ای که از او دارم هم در این دوره اتفاق افتاد. مربی آموزش من را تنبیه کرد و یک مسافتی را تعیین کرد تا غلت بخورم. لحظاتی بعد دیدم یک پاسدار دیگر هم با من غلت می‌خورد. وقتی ایستادم متوجه شدم سید محمد حسین است، بلند شد پرسیدم: مگه تو را هم تنبیه کردند؟ گفت: «نه! من طاقت ندارم برادرم را تنبیه کنند و تماشاچی باشم».
دیدگاه ها (۲)

‼️838 روز از عمر #دولت حسن روحانی گذشت اما ...‼️امروز یکش...

قدرت‌های #استکباری که ریشه در #کبر_شیطانی دارند، توهم و فریب...

اربعینی_ها !یادتان باشد که ستون به ستون را مدیون قطره قطره خ...

#احمد_رحیمی در جنوب حلب شهید شد.#بسیج #بسیجی #شهادت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط