:
:
هر روز می پرسی که : آیا دوستم داری ؟
من جای پاسخ بر نگاهت خیره می مانم
تو در نگاه من چه می خوانی نمی دانم
اما به جای من تو پاسخ می دهی : آری!
ما هر دو می دانیم
چشم زبان پنهان و پیدا راز گویانند
و آنها که دل با یکدگر دارند
حرف ضمیر دوست را ناگفته می دانند
ننوشته می خوانند
من دوست دارم را،
پیوسته در چشم تو می خوانم،
نا گفته می دانم؛
من آنچه را احساس باید کرد،
یا از نگاه دوست باید خواند!
هرگز نمی پرسم،
هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری ؟
قلب من وچشم تو می گوید به من آری
هر روز می پرسی که : آیا دوستم داری ؟
من جای پاسخ بر نگاهت خیره می مانم
تو در نگاه من چه می خوانی نمی دانم
اما به جای من تو پاسخ می دهی : آری!
ما هر دو می دانیم
چشم زبان پنهان و پیدا راز گویانند
و آنها که دل با یکدگر دارند
حرف ضمیر دوست را ناگفته می دانند
ننوشته می خوانند
من دوست دارم را،
پیوسته در چشم تو می خوانم،
نا گفته می دانم؛
من آنچه را احساس باید کرد،
یا از نگاه دوست باید خواند!
هرگز نمی پرسم،
هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری ؟
قلب من وچشم تو می گوید به من آری
۲.۸k
۱۵ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.