در ایام سالگرد شهادتش، دو تا از رزمندگان عراقی که از نیرو
در ایام سالگرد شهادتش، دو تا از رزمندگان عراقی که از نیروهایی بودند که با محمودرضا کار کرده بودند و آموزش دیده بودند، آمده بودند تبریز. می خواستند بروند سر خاک محمودرضا. مدافعان غیر ایرانی حرم، محمودرضا را در سوریه با اسم مستعارش یعنی «حسین» می شناختند. یکی از این رزمنده های عراقی که مجروح هم بود، مدام وسط حرفهایش تکرار می کرد: حسین، مجنون! حسین، مجنون! وقتی داشتیم توی ماشین من بطرف گلزار شهدایمی رفتیم، در بین راه پرسیدم منظورش از اینکه داشت می گفت “حسین، مجنون” چه بود؟ گفت: در درگیری در یکی از مناطق، دو تا شهید دادیم که بخاطر شدت درگیری پیکرها روی زمین ماندند و موفق نشدیم آنها را عقب بیاوریم. وقتی تکفیری ها پیشروی کردند و پیکرها، روی زمین، بین آنها ماندند، ما روحیه مان را باختیم. حسین وقتی دید ما روحیه نداریم و کسی نمی جنگد، رفت و نشست پشت فرمان خودرویی که آنجا داشتیم و استارت زد و رفت بسمت تکفیری ها. همه ما از این کاری که کرد تعجب کردیم. همینطور ایستاده بودیم و داشتیم نگاهش می کردیم و منتظر بودیم که هر لحظه ماشینش را هدف قرار بدهند. اما حسین رفت و با خونسردی پیکر شهدا را از روی زمین برداشت و کشید داخل ماشین و برگشت. کارش دیوانگی بود اما این کار را برای بالا بردن روحیه ما انجام داد
#محمود_رضا_بیضایی
#شهید_مدافع_حرم
#محمود_رضا_بیضایی
#شهید_مدافع_حرم
۲.۳k
۲۹ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.