یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود

یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود
روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود

دیدگانم را چه دانی که دگر سوئی نیست

به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود . .
دیدگاه ها (۱)

زندگی با تو برایم بوی ریحان میدهدبی تو اما بوی ریحان ، بوی ز...

هر کسی برای خودش خیابانی دارد، کوچه ای، کافی شاپی و شاید عطر...

یک جام با تو خوردن ، یک عمر می پرستییک روز با تو بودن ، یک ر...

تنها دو روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنییکی دیروزو ی...

شب و روز واژه ای بیش نیست من هر لحظه تورا بیشتر از لحظه ای ق...

"تقصیر دلم نیست تماشای #تو زیباست"#چشمان پر از #عاطفه و #مهر...

حل می شود شکوهِ غزل در صدای توای هرچه هست و نیست در عالم فدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط