وانشات از Jimin

پسرک مو قهوه ای به آرامشی که بینشون در رگه های موج پی در پی این ساحل‌رد میشد،خندید و دست هاش رو دور گردن عشق زیباوظریفش حلقه کرد و با نگاهش شروع کرد به دیدن لب‌هاش و بعد به بینیش رسید و چشم هاش!
همون چشم هایی که اقیانوس دریایِ قبل از مرگش بودن؛ چشم هاش رو روبه‌روی‌چشم‌های بیبیش گذاشت و نگاهشو به مردمک لرزون اون داد،
+ا/ت..اگه قرار بود یه آرزو قبل‌مرگت بکنی اون چی بود؟
_اگه بهم میگفتن یه آرزو قبل از مرگت بکن ، من آرزو میکردم فقط بعضی از لحظه‌ها رو یه بار دیگه زندگی کنم.
مثل حس زندگی که قبل از دیدنت دارم، مثل وقتی که می‌بینمت، مهم نیست چقدر بگذره ولی توی تمام اون لحظات شاید بعد از مدت ها قلبم میتپه.
حس نگاه کردنت و غرق شدن توی تک تک حرکات ریز و درشتت...بدون شک بهترین آرزویی که میتونم بکنم همینه!
جیمین با دیدن حرف های‌ بیبیش و دلبری هاش زیر غروب خورشید این ساحل،لبخندی زد و لب هاش رو به لب های پنبه مانند ا/ت رسوند و با عشق بوسید.
کی میدونست..شاید این بوسه شروع زندگیه جدیدی بود که هردوتای اون انتظارشو داشتن!
زندگیی باکلی شورونشاتوخوشحالی وکلی انگیزه وخوشبختی
زندگیی که همه حسرتش رودارن
زندگیی که صبح باطلوع گرم افتاب شروع میشه وباستاره هاوماه تواسمان درحال شروع یه روزدیگست"

#Wanshat ‌ ⁞ #jimin
╌╌╌╌╌ঌ─────╮
@army_bts_ot7 ˼
دیدگاه ها (۹)

وانشات از Jimin

جواب ناشناس...

ایمجین از J_hope

ایمجین از Jin

A girl from tomorrow(part10)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط