بخند تو عشق است ولی با همگان نه

بخند تو عشق است ولی با همگان نه|
با ما به از این باش ؛ ولی با دگران نه |
رسوایی راز دلت از چشم تو پیداست |
خواندم ز دلت آری و گفتی به زبان نه |
زیبایی هر عشق ؛ به بی نام و نشانی است |
ما طالب عشقیم ؛ ولی نام و نشان نه |
میخواستم آتش بزنم شهر غزل را |
وقتی سخن عشق تو آمد به میان نه |
حالا که قرار است به دست تو بمیرم |
خنجر بزن ای دوست ؛ ولی زخم زبان نه
دیدگاه ها (۲)

در لباس آبی از من بیشتر دل می بری | آسمان وقتی که می پوشی کب...

نخواهی دید جز من، در کسی این سربه راهی را | بـــرای بردن دری...

من نمی‌ترسم، تو با من دل به دریا می‌زنی؟ | شک نکن دیوانه جان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط