دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم

دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم:
غنیمت است در این روزگار خندیدن

#شفایی_اصفهانی
دیدگاه ها (۳)

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسدمژده دهید باغ را بوی بهار م...

گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزدگفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آی...

خاورمیانه را آفریداز روی چشم‌های شرقی‌اتپرآشوب...رنجور...خست...

دوران ما تو سربازی از رو عکس و یادگاری ها والی در واقعیت تا ...

وای فردا صبح ریدم تو این روزگار

این ادیت من نیست توداینستاگرام دیدم گفتم برای شما بزارم

دلتنگی‌ها دلتنگی‌ها دلتنگی‌ها قلب‌ها رو چنان می‌سوزانند که ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط