یک قدم مانده بود آنچه که باید بشود بشود

یک قدم مانده بود آنچه که باید بشود بشود
یک قدم به فاصله ی دو جهان :)
دیدگاه ها (۰)

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادندواندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادن...

حق++++

متنفرم از پدر و مادر هایی که تا هر اتفاقی میافته نداشته هاشو...

سرگشته و حیرانمدر تحیر این جهانمگمگشته ای در خیالمماه آسمانم...

دو قدم مانده...

دو قدم مانده...

دوست داشتم شعری که نمیدانی را برایت تفسیر کنم در شبِ یلدا، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط