در راه بچه ها دور اصغرت بودند و با او بازی میکردند آنها بازی میکردند و می خندیدند و شما گریه می کردید... به فدای غربتت حسین
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.