رفتبودیممشهد

°●•❤️🍃•●°

رفتہ‌بودیم‌مشهد...
میخواست‌رضایت‌مادرش‌رو‌براے‌سوریہ‌
بگیره...یڪ‌بار‌ڪہ‌از‌حرم‌برگشت،
همان‌طور‌ڪہ‌علے‌در‌بغلش‌بود،
موبایل‌رو‌برداشتم‌و‌شروع‌ڪردم‌بہ‌فیلم‌
گرفتن...:)
از‌او‌پرسیدم:
_ چہ‌آرزویے‌دارے‌؟
+یہ‌آرزوۍخیلے‌خیلے‌خوب‌بر‌اۍخودم‌
ڪردم؛ان‌شا‌اللھ ڪہ‌برآورده‌بشہ...♥
_چہ‌آرزویے؟
+حالا‌دیگہ...
-حالا‌بگو
+حالا‌دیگہ...نمیشہ!
_یہ‌ڪمشو‌بگو
با‌ ادا و‌اصول‌گفت
+شِ‌داره،شِ...
_ بعدش‌چے؟
+شِ‌داره...هِ‌ داره...الف‌داره...تِ‌داره...
_ شهادت؟

#شھیدمحسن‌حججی
#بہ‌روایت‌همسر🌸🍃



 
#تکست_خاص #تکست_ناب #خاصترین
دیدگاه ها (۱)

خواهرش‌میگفت‌رضاازشهادتنمیترسی؟رضاهم‌می‌گفت:نه.فقط‌نگران‌یک‌...

~🕊 #روایت_عشق🌿🌹[داداش مجید مےگفت: خواب #حضࢪت_زهࢪا(س) ࢪا دیدم...

ایستادن پای امام زمان(عج) خویشامروز ۱۲بهمن سالروز شهادت 🕊شهی...

🌹راه عاشقی از نیروهای حشدالشعبی بود.شعر سروده ی خودش را که ب...

از یجایے بہ بعد..دیگہ هیچ تلاشے نمیڪنے ..اشڪاتو حروم نمیڪنے ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط