دی ماه چهارمین سالگرد آسمانی شدن شهید احمدی روشن

24دی ماه چهارمین سالگرد آسمانی شدن شهید احمدی روشن

به یاد شهدای عرصه فناوری هسته ای

کار همیشگی ش بود.هر وقت دلتنگ می شد دستمو می گرفت و با هم می رفتیم بهشت زهرا.اول می رفتیم قطعه ی اموات و چند دقیقه بین قبر ها راه می رفتیم;بعد می رفتیم سر مزار شهدا.
می گفت:این جا رو نیگا کن. اصلا احساس می کنی که این شهدا مردن؟ این جا همون حسی رو داری که توی قطعه ی اموات داری؟
بالا سر شهدا می رفت سنشون رو حساب می کرد. می گفت: اینایی که می بینی همه نوزده-بیست ساله بودن. ما ها رسیدیم به سی سال.خیلی دیر شده اصلا تو کتم نمی ره که بخوان ما رو تو قطعه مرده ها دفن کنند. از سوز صداش معلوم بود که مدت هاست حسرت شهادت رو به دل داره.

به نقل از همسر شهید احمدی روشن

دیدگاه ها (۴)

وای مادرم...آنقدر درگیر دنیا و حواشی ها شدیمیادمان رفته که د...

خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات عاشقی کار سری نیست که بر ...

سلام.روزتون بخیر.دنبال کننده هام و دوستای گلم لطفا همگی برام...

مَـــــــــردها ؛زیـبــــاتــریـن دُخـتــــــرِ دنـیـا را دو...

ادامه ی مطلب قبلی(عنایت شهید به یک خانم بی حجاب)

هنوز صداش خوب یادمه... فرقی نداشت سر صبح یا سر ظهر، هر وقت م...

داعشی ها محاصره اش کردن، تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید، تیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط