مادر تا زمانی که روی پا بود در خانه را باز میگذاشت میگ

مادر تا زمانی که روی پا بود، در خانه را باز می‌گذاشت می‌گفت شاید مصطفی بیاید. گاهی دل شب سراسیمه از خواب بلند می‌شد و می‌رفت سمت در. می‌گفت انگار یک نفر در خانه را می‌زند فقط روضه حضرت زهرا آرامش می‌کرد ولی دیروز بعد از 35 سال برای همـــیشه آرام شد، مادر شهید بی نشان مصطفــی ردانی پور به فرزندش پیوست
دیدگاه ها (۱)

‍ 📢 :️ در حالی که در ایران وزارت بهداشت این همه برای بهداشت...

پاسخ علامه به سفیر امریکا

🔺 امام خمینی (ره): «هیچوقت از مداخله نظامی نترسید...اگر ما ...

نقاط تاریک دیپلماسی در دولت روحانی: 1-امضای قراردادهای بدون ...

🌿اولین روز زندگی مشترکروز اولی که ام البنین پا در خانه علی ...

بمیرم برای غربتت مادر جان❤️‍🩹💔⁨⁨مظلوم علی مظلوم علی💔⚠️مسئله ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط