تازه از سفر رسیده بود نشانی خانه ای که می خواست را هم

🌸 ‌تازه از سفر رسیده بود، نشانی خانه ای که می خواست را همه می دانستند و راهنمایی اش می کردند، آفتاب که به مغرب رسید می خواست از اسب پیاده شود و حاجتش را بگوید...
شنیده بود صاحب خانه کریم ترین است...

🌸 هنوز از اسب پیاده نشده بود که امام حسن علیه السلام یک کیسه نقره به او داد و گفت حاجتت را نگفته می دانم...

🌸 حالا پیش خودم می گویم
حاجت من را هم که نگفته می دانی
روایش کن
خدا کند آقایم بیاید...
دیدگاه ها (۱)

‌نقل قول قابل تأمل #استاد_قرائتیبرخی یادشان رفته اگر شهدا نب...

ما همیشه فکر میکنیم شهدا یه کار خاصی‌کردن .... نه رفیق .. خی...

دیده ام ... ابـر بهـ🌸 ـارست ؛ کجــایـ...

🍃 ‌گفته اند ماه رحمت استگفته اند نفس هایتان تسبیح استگفته ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط