جمعه ها شعر من انگار تو را می خواند

جمعه ها شعرِ من انگار تو را می خواند
قلم و کاغذ و خودکار تو را می خواند

چشمْ با اینکه شده خیره به راهت اما
پلکْ تا می زند هر بار تو را می خواند

جمعه ها حس عجیبی ست میان من و دل
دل آواره به تکرار تو را می خواند

هر زمان رفت دلم در پی زیبایی و زَر
چشم چون می کند انکار تو را می خواند

مهدی فاطمه آقا به فدای قدمت
کوچه پس کوچه و بازار تو را می خواند

هر زمان از غم تو تکیه به دیوار زدم
باز دیدم در و دیوار تو را می خواند

کربلا ، شام ، نجف ، تربت اعلای بقیع
جمکران، در طلب یار تو را می خواند

باز هم جمعه و صد حرف به دل مانده و من
شعرّ با حالت اقرار تو را می خواند

✍ الـلـهـمـ عـجـلـ لـولـیـکـ الـفـرج

#فکرنو
#یلدای.مهدوی
دیدگاه ها (۲)

یلدای مهدوی...شب یلدایم اگر باتو سپر شد یلداستیا اگر این شب ...

شادی روح شهدا وامام شهدا صلوات!اللهم صل علی محمد و آل محمد و...

شب یلدا بلندترین شب عاشقانه‌هایی است که به یمن آمدن نو عروس ...

#یلدای_مهدوی#فکر_نو#چالش#اللهم_عجل_لولیک_الفرجاگر برای همه ی...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط