امروز یک بنده خدای توی مسجد آمد سراغم

امروز یک بنده خدای توی مسجد آمد سراغم.
گفت فلانی دارم خودمو قانع میکنم که سنی بشم
از جوونای مذهبی اهل نماز و قرآنه
اون لحظه واقعا هنگ. کردم
چیزی به ذهنم نرسید فقط
فقط گفتم چرا؟
گفت ما بچه شیعه ها توی محرم و صفر مساجد و حسینه ها و هیأت هامون جای سوزن انداختن نیست
ولی بقیه روزها برای نماز جماعت تو هر مسجدی 10 نفر آدم هم پیدا نمیشه!
ماه رمضون و دهه اول محرم گربه های کوچه و خیابون هم سیر سیر تا خرخره گوشت و پلوی نذری میخورن
ولی بقیه روزها آدمای فقیر بیچاره نون خشک و خالی هم گیرشون نمیاد
ماه رمضون شب تا صبح قرآن می‌خونیم از این مسجد به اون مسجد دنبال ختم قرآنیم
ولی بقیه سال قرآن روی تاقچه، توی کتابخونه خاک میخوره!
ادعا می کنیم که مذهبمون علی دوستیه
ولی فقیر و یتیم و اسیر تا کمر توی اشغال های ما دنبال یک لقمه نونن!
اربعین که میشه همه استوری ها میشه بطلب آقا و حلال کنید ما هم کربلای شدیمه
ولی بقیه سال به دوستمون به رفیقمون به همسایمون ظلم میشه بی اعتنا رد میشیم
دریغ از یه دونه کربلای!
هی گفت و گفت و گفت...
خواستم بگم مذهب و دین را از رفتار آدم ها برداشت نکن
دیدم خیلی کلیشه شده این جمله
واقعا هیچ جوابی براش نداشتم

خدایا عاقبت همه ما را بخیر کن
دیدگاه ها (۳۳)

🎥 تمام اعتقادات قلبی رئیس‌جمهور در ۳ دقیقهبا سوءمدیریت و بکا...

بدجور به باب الحواحج بودنش ايمان دارم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط