بقیه ی فیک پارت ۲عشق اول و آخر
بقیه ی فیک پارت ۲عشق اول و آخر
ته :پس خودت خواستی
ات:رفت و از توی کمدی که اونجا بود یه شلاق آورد و شروع کرد به زدنم
ات:جججججججیییییییغغغغغغغغ بسه ...هق ...تورو ...هق ....خدا ....هق.....بس کن
ته:انقدر زدمش تا بی هوش شد بعدش براید استایل بغلش کردم و بردم تو ی اتاق دیگه و دکتر رو خبر کردم
به دکتر میگم دکی خب
دکی:آقا
ته :بله
دکی:ایشون کم خونی دارن و خون زیادی ازشون رفته
ته :خب که چی حالا کی به هوش میاد
دکی:ایشون نیم ساعت دیگه به هوش میان
ته :اها
دکی:اقا کاری با من ندارین می تونم برم
ته:نه کاری ندارم بیا برو
ات:........
بچه ها این فیک شرطیه
کامنت: ۵
لایک :۵
ته :پس خودت خواستی
ات:رفت و از توی کمدی که اونجا بود یه شلاق آورد و شروع کرد به زدنم
ات:جججججججیییییییغغغغغغغغ بسه ...هق ...تورو ...هق ....خدا ....هق.....بس کن
ته:انقدر زدمش تا بی هوش شد بعدش براید استایل بغلش کردم و بردم تو ی اتاق دیگه و دکتر رو خبر کردم
به دکتر میگم دکی خب
دکی:آقا
ته :بله
دکی:ایشون کم خونی دارن و خون زیادی ازشون رفته
ته :خب که چی حالا کی به هوش میاد
دکی:ایشون نیم ساعت دیگه به هوش میان
ته :اها
دکی:اقا کاری با من ندارین می تونم برم
ته:نه کاری ندارم بیا برو
ات:........
بچه ها این فیک شرطیه
کامنت: ۵
لایک :۵
۶.۴k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.