حال من خوب است غم کم می خورم

حال من خوب است غم کم می خورم.
کم که نه!هر روز کم کم می خورم.
آب می خواهم، سرابم می دهند.
عشق می ورزم عذابم می دهند.
عشق اگر اینست مرتد می شوم.
خوب اگر اینست من بد می شوم.
درد می بارد چو لب تر می کنم.
طالعم شوم است باور می کنم.
آه!در شهر شما یاری نبود
قصه هایم را خریداری نبود!!! عشق از من دورو پایم لنگ بود.
قیمتش بسیار و دستم تنگ بود.
چند روزیست حالم دیدنیست.
حال من از این و آن پرسیدنیست.
گاه بر روی زمین زل می زنم.
گاه بر حافظ تفائل می زنم.
حافظ دیوانه فالم را گرفت.
یک غزل آمد که حالم را گرفت.
"ما زیاران چشم یاری داشتیم"
"خود غلط بود آنچه می پنداشتیم".
دیدگاه ها (۵)

یارب آسمانت چه مره ایست آخرمن تابحال فقط زمین خوردم....

؟؟؟؟؟

واقعاهم دنیاعجیبه وقابل درک نیست

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط