هر شب مرا با خود میبری
هر شب مرا با خود میبری
میبری به جایی که تاریک است و روشنایی آن تویی
هرشب مرا به اوج میبری
میرسیم به جایی که نگاهم همیشه به آنجا بود
خدای مهربانم......
دلم را به تو میسپارم تا از عمق جانم بزدایی هر چه حائل است بین من و خودت....
هر چه مرا دور میکند ز تو....
همه آنچه از منیت و نواقصم در من است را از من بگیر....
و ببخشای بر من از عشق و الطاف بی پایان خودت....
چنان همیشه که بخشیده ایی ....
مرا رها ساز از بند هر چه غیر خوبی و نیکی در وجودم هست....
و پر کن خالی درونم را با عشق ناب الهی خود....
که جز این نتوانم نیک بمانم و مهر بیفشانم.....
میبری به جایی که تاریک است و روشنایی آن تویی
هرشب مرا به اوج میبری
میرسیم به جایی که نگاهم همیشه به آنجا بود
خدای مهربانم......
دلم را به تو میسپارم تا از عمق جانم بزدایی هر چه حائل است بین من و خودت....
هر چه مرا دور میکند ز تو....
همه آنچه از منیت و نواقصم در من است را از من بگیر....
و ببخشای بر من از عشق و الطاف بی پایان خودت....
چنان همیشه که بخشیده ایی ....
مرا رها ساز از بند هر چه غیر خوبی و نیکی در وجودم هست....
و پر کن خالی درونم را با عشق ناب الهی خود....
که جز این نتوانم نیک بمانم و مهر بیفشانم.....
۲.۰k
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.