بی هوا در هوایت

بی هـوا در هـوایت....
بـی تـو بـا خـاطراتت....

در کـوچه پـس کـوچه هـای خـیالت!

قـدم مـیزنم!!!

حـتی....

فـکرش را هـم نـمی کـردم....

دیـروزم....

بـزرگترین آرزوی امـروزم بـاشد...!
مرا آرام بخوانید.....
تمام نوشته هایم از خـــــــســــــــتــــــــگـــــــی درد میکند. . .
درد تنهایـــــــــی کشیــــــــــــــــد ن،
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!
و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...
تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....
دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس....
نمیــــفروشــــــــم​...!!!
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!
این روزها مـــــــن . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!
دیدگاه ها (۱)

چه کنم با دل خود؛با تو بمانم یا نه..؟با صدای غزلم از تو بخوا...

بالشت خودم را ترجیح میدهمچرا که شانه های امروزی مثل بالشت ها...

تو زندگی با ارزش ترین چیز برای آدم ها دلشونهاگه کسی بهت سپرد...

اینم از غروب قشنگ پاییزی خرمشهر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط