تو مثل حاصل کار کمال الملک نقاشی

تو مثل حاصل کارِ کمال الملکِ نقّاشی
ولی من خط خطی های کج یک آدم ناشی

تو اقیانوس آرامی، بزرگی، ژرف و بی پایان
و من هم برکه ای کوچک و یا یک حوض بی کاشی

مخدّر دارد آن چشمت، خمارم می کند گاهی
مسکّن دارد آغوشت، مگر محصول خشخاشی؟

تو سردار سپاه و من که جنگیدن نمی دانم
چه می شد بنده ات باشم و تو آقای من باشی؟

ولش کن آدمیت را، دلم پرواز می خواهد
اگر کفتر شوم، گاهی برایم دانه می پاشی؟

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه_ها
#دلنوشته #خاص
#عشق_جان
دیدگاه ها (۰)

آتش بر این دل میکِشم، شاید کمی عاقل شودتا کی بسوزد جانِ من.....

ای آرزوی من، زکجا باز جویمتتا همچو نی نوازم و چون گل ببویمتت...

زن‌ها که سرد شونددنیا سرد می‌شودهمه جا یخ می‌بندد ... وای به...

شما میگید فراموشش کناما #شهریار در جواب این جمله میگه:" چشم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط