طرح خوانش ده روز آخر
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_چهارم
#قسمت_نوزدهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
... الحمدالله حافظه اش سالم بود و خودش هم به دست دشمن نیفتاده بود. اگر فقط ۵ متر جلوتر افتاده بود، پشت خاکریز ها می افتاد و دیگر پیدا کردن و آوردنش ممکن نبود. چون پشت خاکریز، علف های متراکم و بلندی بود و دشمن هم به راحتی روی آنجا امکان دید و تیر داشت.
بالاخره به هر شکلی که بود، جمعش کردیم و داشتیم بر می گشتیم مرصد ناهار بخوریم که ناگهان در مسیر برگشت صدای پرواز یک کوادکوپتر دیگر توجه مان را به خودش جلب کرد. تماس گرفتم با فرماندهی منطقه که مطمئن شوم خودی است یا دشمن. پاسخ دادند که هیچ کوادکوپتر دیگری از ما در منطقه فعال نیست.
متوجه شدیم که مربوط به مسلحین (گروه تکفیری مخالف نظام سوریه که جنایات زیادی بر مردم سوریه تحمیل کرد) است.
فرستاده بودند تا از منطقه زیتان تصویر برداری کنند. ظاهراً به ما مشکوک شده بودند و احتمال عملیات مان را در این منطقه می دادند. البته اینجا ستون پنجم دشمن (جاسوس) هم زیاد است.
بند اسلحه را از شانه ام درآوردم و به سرعت به سمتش هدف گیری کردم و چند شلیک انجام دادم؛ اما به علت سرعت و ارتفاع زیادی که داشت، موفق نشدم بزنمش.
رفت به سمت مرکز زیتان. داشت از تانکها فیلم می گرفت.
با حامد و ابراهیم تماس گرفتم و گفتم آمد به سمت شما بزنیدش!
حامد سریع از مرصد آمد بیرون و چند تا شلیک کرد؛ ولی موفق نشد و تنها کاری که کردیم، فراری دادنش بود تا نتواند اطلاعات بیشتری جمع آوری کند. به برادران زرهی هم اطلاع دادیم که تانک ها را جابجا کنند که موقعیت شان به احتمال زیاد لو رفته است.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#فصل_چهارم
#قسمت_نوزدهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
... الحمدالله حافظه اش سالم بود و خودش هم به دست دشمن نیفتاده بود. اگر فقط ۵ متر جلوتر افتاده بود، پشت خاکریز ها می افتاد و دیگر پیدا کردن و آوردنش ممکن نبود. چون پشت خاکریز، علف های متراکم و بلندی بود و دشمن هم به راحتی روی آنجا امکان دید و تیر داشت.
بالاخره به هر شکلی که بود، جمعش کردیم و داشتیم بر می گشتیم مرصد ناهار بخوریم که ناگهان در مسیر برگشت صدای پرواز یک کوادکوپتر دیگر توجه مان را به خودش جلب کرد. تماس گرفتم با فرماندهی منطقه که مطمئن شوم خودی است یا دشمن. پاسخ دادند که هیچ کوادکوپتر دیگری از ما در منطقه فعال نیست.
متوجه شدیم که مربوط به مسلحین (گروه تکفیری مخالف نظام سوریه که جنایات زیادی بر مردم سوریه تحمیل کرد) است.
فرستاده بودند تا از منطقه زیتان تصویر برداری کنند. ظاهراً به ما مشکوک شده بودند و احتمال عملیات مان را در این منطقه می دادند. البته اینجا ستون پنجم دشمن (جاسوس) هم زیاد است.
بند اسلحه را از شانه ام درآوردم و به سرعت به سمتش هدف گیری کردم و چند شلیک انجام دادم؛ اما به علت سرعت و ارتفاع زیادی که داشت، موفق نشدم بزنمش.
رفت به سمت مرکز زیتان. داشت از تانکها فیلم می گرفت.
با حامد و ابراهیم تماس گرفتم و گفتم آمد به سمت شما بزنیدش!
حامد سریع از مرصد آمد بیرون و چند تا شلیک کرد؛ ولی موفق نشد و تنها کاری که کردیم، فراری دادنش بود تا نتواند اطلاعات بیشتری جمع آوری کند. به برادران زرهی هم اطلاع دادیم که تانک ها را جابجا کنند که موقعیت شان به احتمال زیاد لو رفته است.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
۱.۳k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.