بخش
بخش3
علت صبر امیرالمومنین امام علی(علیهالسلام) در برابر ظلم آشکار
مولای متّقیان علی "ع"
«أما و الله لَقَد تقمَّصها فلانٌ (ابن ابی قحافه) و إنَّهُ لِیَعلَمُ اَنّ مَحَلِّی مِنها مَحَلُّ القُطبِ من الرَّحا، یَنحَدِرُ عَنّی السَّیلُ، و لا یَرقی إلیَّ الطَّیرُ؛ فَسَدَلتُ دُونَها ثوباً، وَ طَوَیتُ عَنها کَشحاً، و طَفِقتُ أرتَئِی بَینَ اَن أصولَ بِیَدٍ جَذَّاءَ، أو أصبِرَ علی طَخیَهٍ عَمیاءَ، یَهرَمٌ فیها الکَبیرُ، و یَشیبُ فیها الصَّغیر، و یَکدَحُ فیها مۆمنٌ حتّی یلقی رَبَّهُ!
فَرأیتُ اَنَّ الصَّبرَ علی هاتا أحجی، فَصَبَرتُ و فی العین قَذًی، وَ فی الحَلقِ شجاً...»
فرازی ازخطبه3نهج البلاغه
امیر متّقیان علی"ع"در این فراز از خطبه 3 نهج البلاغه، موضوع غصب خلافت و محروم ساختن خاندان پاک و مطهّر رسالت از رهبری امّت اسلام است. وبا دلی پر از خون به شکوه و گلایه پیرامون آن بپردازد و در مورد آن این گونه سخن بگوید:
«آگاه باشید! به خدا سوگند، ابابکر، جامه ی خلافت را بر تن کرد، در حالی که می دانست
جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و بلندای امتیازات من به اندازه ای است که پرندگان دورپرداز، نمی توانند هوای پریدن در ارتفاعات آن را در سر بپرورانند (در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگری افتاد) پرده ای میان خود و خلافت آویختم و از آن کناره گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست خالی برای گرفتن حق خود به پا خیزم؟ و یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان راپیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد! پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود.
#شیعه#یاعلی#لبیک_یاامیرالمومنین#فقط_حیدرامیرالمومنین_است#غدیر#فضایل_مولاعلی#لعن_علی_عدوک_یاعلی
علت صبر امیرالمومنین امام علی(علیهالسلام) در برابر ظلم آشکار
مولای متّقیان علی "ع"
«أما و الله لَقَد تقمَّصها فلانٌ (ابن ابی قحافه) و إنَّهُ لِیَعلَمُ اَنّ مَحَلِّی مِنها مَحَلُّ القُطبِ من الرَّحا، یَنحَدِرُ عَنّی السَّیلُ، و لا یَرقی إلیَّ الطَّیرُ؛ فَسَدَلتُ دُونَها ثوباً، وَ طَوَیتُ عَنها کَشحاً، و طَفِقتُ أرتَئِی بَینَ اَن أصولَ بِیَدٍ جَذَّاءَ، أو أصبِرَ علی طَخیَهٍ عَمیاءَ، یَهرَمٌ فیها الکَبیرُ، و یَشیبُ فیها الصَّغیر، و یَکدَحُ فیها مۆمنٌ حتّی یلقی رَبَّهُ!
فَرأیتُ اَنَّ الصَّبرَ علی هاتا أحجی، فَصَبَرتُ و فی العین قَذًی، وَ فی الحَلقِ شجاً...»
فرازی ازخطبه3نهج البلاغه
امیر متّقیان علی"ع"در این فراز از خطبه 3 نهج البلاغه، موضوع غصب خلافت و محروم ساختن خاندان پاک و مطهّر رسالت از رهبری امّت اسلام است. وبا دلی پر از خون به شکوه و گلایه پیرامون آن بپردازد و در مورد آن این گونه سخن بگوید:
«آگاه باشید! به خدا سوگند، ابابکر، جامه ی خلافت را بر تن کرد، در حالی که می دانست
جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و بلندای امتیازات من به اندازه ای است که پرندگان دورپرداز، نمی توانند هوای پریدن در ارتفاعات آن را در سر بپرورانند (در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگری افتاد) پرده ای میان خود و خلافت آویختم و از آن کناره گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست خالی برای گرفتن حق خود به پا خیزم؟ و یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان راپیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد! پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود.
#شیعه#یاعلی#لبیک_یاامیرالمومنین#فقط_حیدرامیرالمومنین_است#غدیر#فضایل_مولاعلی#لعن_علی_عدوک_یاعلی
- ۶۵۵
- ۱۲ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط