سکوت عشق

تو را به جان من،

ای جان من به قربانت!

بگیر دست مرا ،

دست من به دامانت!

میان موج بال زنده مانده ام ، اما
شکسته کشتی بغضم به دست طوفانت

چه شد که وقت سفر قلبت از تپش افتاد؟
چرا ندید مرا دیده ی هراسانت؟

تو انتظار فراموشی از کسی داری
ُکه در جواب تو زل می‌زند به چشمانت؟

چقدر دوری از این خسته ،

از خیابان ها

چقدر فاصله مانده ست تا خیابانت؟

بگو چرا گرهی را که دست وا میکرد
گذاشتی که کنون وا کنی به دندانت؟!
،
مرا دوبار به هم ریخت دلربایی تو
هجوم آمدنت ،

رفتن شتابانت ...
#فواد
دیدگاه ها (۱)

سکوت عشق

سکوت عشق

سکوت عشق

سکوت عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط