دیده بارانی و دل کرده هوایت چه کنم

دیده بارانی و دل کرده هوایت چه کنم؟
تو نبودی و ز غم پر شده جایت چه کنم؟

نرود پای دلم غیر رهی جز ره تو
غیر از این جان که فدا گشته برایت چه کنم؟

این روا نیست که اینگونه دل آزار شدی
صنما..با دله افتاده به پایت چه کنم؟

میکنی بر همه جانم تو خدایی اما
دله سنگی که خدا کرده عطایت چه کنم؟

بی تو این سینه کویریست به پهنای سراب
بی خدا....با تو و این جور و جفایت چه کنم؟

قاب عکس تو کند ولوله در سینه بپا
مانده ام با هوس زنگ صدایت چه کن
🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 🔘 ➿ 💔 💔 💔 💔 💔
دیدگاه ها (۱)

‍ من غزل هایی ازین پس می سُرایم ناب نابگر بگویی بامن از دل د...

پاک کردم همه را از دل خود الا تو...چه کسی باعث این فاصله شد ...

‌ ‌ ماجرای من و تو، باور باورها نیستماجرایی است که در حافظه ...

مثل باغی سبز در یک روز بارانی قشنگیمثل دریایی چه آرام و چه ت...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط