فردا و فردا و فردا می خزد با گام های کوچک از

فردا و فردا و فردا، می خزد با گام های‌‌ کوچک از

روزی به روزی تا که بسپارد به پایان رشته ی طومار هر

دوران. و دیروزان و دیروزان کجا بوده است ما دیوانگان را

جز نشانی از غباراندوده راه مرگ. فرو میر، آی، ای شمعک،

فرو میر، آی، که نباشد زندگانی هیچ الا سایه ای لغزان و

بازی های بازی پیشه ای نادان که بازد چندگاهی پرخروش و

جوش نقشی اندرین میدان و آنگه هیچ. زندگی

افسانه ای ست کز لب شوریده مغزی گفته آید سر به سر خشم

و خروش و غرش و غوغا، لیک بی معنا.
دیدگاه ها (۳)

درست است که روزی فراموش می کنیو روز دیگر فراموش می شویاما بد...

سلام دوست عزیز:از خیاطی پر سیدند : زندگی یعنی چه؟!!! گفت: دو...

هی دنیا...دلم کما میخواهد ....از آنهایی که دکتر میگوید:متاسف...

وقتی یه مرد...موهاشو درست نمیکنه...صورتشو اصلاح نمیکنه...وقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط