چرا به انرژی هسته ای نیاز داریم؟
چرا به انرژی هسته ای نیاز داریم؟
؛ شاید هنوز افرادی هستند که ادعا می کنند با توجه به ذخایر نفت و گاز ایران، ایران نیازی به انرژی هسته ای ندارد! پاسخ به این سؤال بسیار ساده است؛ در نگاه استراتژیک ایران، کارآمدی بلند مدت استفاده از انرژی های نو و جایگزین منابع تمام شدنی و در اصطلاح، «انرژی های ترکیبی»- برعکس نگاه اقتصادی صرف که منافع کوتاه مدت و یک بعدی را در نظر می گیرد- مورد توجه است.
برهمین اساس هیچ کشوری سعی نمی کند از لحاظ استراتژیک، انرژی مورد نیازش را فقط از یک منبع تأمین کند ولو آنکه این منبع انرژی در آن کشور به فراوانی یافت شود.
به عنوان مثال قیمت گاز طبیعی، قیمتی متغیر است و هم اکنون که نقش زیادی در سوخت جهانی ندارد قیمت چندانی هم ندارد؛ اما گفته می شود در ۱۵سال آینده، سهم قابل توجهی از سوخت را به خود اختصاص خواهد داد و مسلما قیمت سوخت در آن شرایط با الان بسیار متفاوت خواهد بود؛ ضمن اینکه اگر همین الان این محاسبات انجام شود و ما تصمیم بگیریم مثلا ۷۰۰۰ مگاوات برق از انرژی هسته ای تأمین کنیم، حتی اگر این کار به صورت فاینانس انجام شود دست کم ۱۲سال طول خواهد کشید و این هم خود یک متغیر است.
با ذکر چند پارامتر مؤثر در مورد ضرورت نیروگاه هسته ای از لحاظ اقتصادی می توان بحث را روشن تر نمود، البته همه پارامترها را باید به نرم افزار داد تا در مورد صرفه اقتصادی آن نظر بدهد.
نخستین درس در اقتصاد انرژی در مورد «انرژی حداکثری» این است که فرق بین انرژی هسته ای و انرژی های کلاسیک (نفت و گاز) در سرمایه گذاری اولیه بالا و هزینه های پایین راهبری است. به عنوان مثال یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی فسیلی به ۱۰میلیون بشکه نفت یا معادل انرژی آن از سوخت های فسیلی دیگر مثل گاز در طول یک سال نیاز دارد.
بر اساس مطالعات کارشناسی، با درنظر گرفتن قیمت اوپک و هزینه های استخراج، قیمت پایه نفت حدوداً بشکه ای ۸۰ دلار خواهد شد و برای یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاوات الکتریکی چیزی حدود ۸۰۰میلیون دلار در سال خواهد شد. در مورد گاز در حد ۲میلیارد فوت مکعب در سال خواهد شد.
حال با درنظر گرفتن ۸۰۰میلیون دلار قیمت سوخت و ۰میلیون دلار هزینه تعمیرات و نگهداری، در مجموع حدود ۹۰۰تا ۱۲۰۰ میلیون دلار (در شرایط عادی سیاسی و اقتصادی) هزینه راهبری یک نیروگاه فسیلی ۱۰۰۰ مگاواتی در سال می شود حال آنکه در شرایط عادی، هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی، بسیار پایین خواهد بود؛ یعنی عددی بین ۴۰۰تا ۷۰۰ میلیون دلار برای یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی.
اما ساخت هسته ای مورد نیاز یک نیروگاه هسته ای ۱۰۰۰ مگاواتی، حدوداً ۳۰تن اورانیوم غنی شده در سال است که هزینه آن در شرایط سیاسی و اقتصادی مناسب، ۱۰میلیون دلار و در بدترین شرایط ۲۵میلیون دلار می باشد.
حال با توجه به محاسبات فوق، در بدبینانه ترین شرایط، هزینه سوخت مورد نیاز یک نیروگاه هسته ای، ۱۰درصد هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی مشابه است که با احتساب ۵۰سال عمر یک نیروگاه اتمی، تفاوت این هزینه به قیمت های امروز، بیش از دهها میلیارددلار خواهد شد.
بنابراین، این نظر که نیروگاههای هسته ای در مقایسه با نیروگاههای فسیلی توجیه اقتصادی ندارد، درست نیست.
در حال حاضر روسیه ۸میلیون بشکه نفت در روز تولید و حدود ۵میلیون از آن را صادر می کند و ۳۰نیروگاه هسته ای دارد و به سرعت هم به نیروگاههای خود اضافه می کند، در حالی که اولین کشور در ذخایر گازی است و جمعیت آن هم تنها کمی بیشتر از دو برابر ماست. هم اکنون ذخایر گازی روسیه از ایران بیشتر است اما باز به دنبال انرژی هسته ای است؟ مگر صرفه اقتصادی دارد؟
در این شرایط آمریکا هم ۱۰۵ نیروگاه هسته ای دارد، لذا فقط معیارهای اقتصادی هم مطرح نیست و معیارهای مختلف فناوری تأثیرگذار خواهد بود.
در واقع تکنولوژی هسته ای، میعادگاه تکنولوژی های دیگر است. مثلا اگر صنعت هسته ای کشور هم رشد معنادار، واقعی و همه جانبه داشته باشد، با توجه به اینکه بالاترین محدودیت ها و استانداردهای مهندسی در آن وجود دارد، صنعت کشور در سطح بالایی رشد خواهد کرد.
همچنین اگر کشوری بتواند یک دستگاه سانتریفیوژ بسازد، در واقع آن کشور در عرصه تکنولوژی یک گام جلو افتاده است زیرا در غنی سازی اورانیوم جهت استفاده در راکتورهای هسته ای از علوم مختلف مهندسی، مکانیک، شیمی و... با نهایت دقت و قدرت استفاده می شود.
بدون تردید برای رسیدن به استقلال واقعی، باید به سمت تولید فناوری و علم رفت و هزینه های آنرا نیز مدیریت کرد.
در همین باره، گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص تبدیل شدن برق هسته ای به اصلی ترین منبع تأمین انرژی در دهه های آینده، گویای توجه گسترده کشورها به این منبع انرژی است. در واقع، تولید برق هسته ای از مهم ترین شیوه های استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و از پاک ترین ان
؛ شاید هنوز افرادی هستند که ادعا می کنند با توجه به ذخایر نفت و گاز ایران، ایران نیازی به انرژی هسته ای ندارد! پاسخ به این سؤال بسیار ساده است؛ در نگاه استراتژیک ایران، کارآمدی بلند مدت استفاده از انرژی های نو و جایگزین منابع تمام شدنی و در اصطلاح، «انرژی های ترکیبی»- برعکس نگاه اقتصادی صرف که منافع کوتاه مدت و یک بعدی را در نظر می گیرد- مورد توجه است.
برهمین اساس هیچ کشوری سعی نمی کند از لحاظ استراتژیک، انرژی مورد نیازش را فقط از یک منبع تأمین کند ولو آنکه این منبع انرژی در آن کشور به فراوانی یافت شود.
به عنوان مثال قیمت گاز طبیعی، قیمتی متغیر است و هم اکنون که نقش زیادی در سوخت جهانی ندارد قیمت چندانی هم ندارد؛ اما گفته می شود در ۱۵سال آینده، سهم قابل توجهی از سوخت را به خود اختصاص خواهد داد و مسلما قیمت سوخت در آن شرایط با الان بسیار متفاوت خواهد بود؛ ضمن اینکه اگر همین الان این محاسبات انجام شود و ما تصمیم بگیریم مثلا ۷۰۰۰ مگاوات برق از انرژی هسته ای تأمین کنیم، حتی اگر این کار به صورت فاینانس انجام شود دست کم ۱۲سال طول خواهد کشید و این هم خود یک متغیر است.
با ذکر چند پارامتر مؤثر در مورد ضرورت نیروگاه هسته ای از لحاظ اقتصادی می توان بحث را روشن تر نمود، البته همه پارامترها را باید به نرم افزار داد تا در مورد صرفه اقتصادی آن نظر بدهد.
نخستین درس در اقتصاد انرژی در مورد «انرژی حداکثری» این است که فرق بین انرژی هسته ای و انرژی های کلاسیک (نفت و گاز) در سرمایه گذاری اولیه بالا و هزینه های پایین راهبری است. به عنوان مثال یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی فسیلی به ۱۰میلیون بشکه نفت یا معادل انرژی آن از سوخت های فسیلی دیگر مثل گاز در طول یک سال نیاز دارد.
بر اساس مطالعات کارشناسی، با درنظر گرفتن قیمت اوپک و هزینه های استخراج، قیمت پایه نفت حدوداً بشکه ای ۸۰ دلار خواهد شد و برای یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاوات الکتریکی چیزی حدود ۸۰۰میلیون دلار در سال خواهد شد. در مورد گاز در حد ۲میلیارد فوت مکعب در سال خواهد شد.
حال با درنظر گرفتن ۸۰۰میلیون دلار قیمت سوخت و ۰میلیون دلار هزینه تعمیرات و نگهداری، در مجموع حدود ۹۰۰تا ۱۲۰۰ میلیون دلار (در شرایط عادی سیاسی و اقتصادی) هزینه راهبری یک نیروگاه فسیلی ۱۰۰۰ مگاواتی در سال می شود حال آنکه در شرایط عادی، هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی، بسیار پایین خواهد بود؛ یعنی عددی بین ۴۰۰تا ۷۰۰ میلیون دلار برای یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی.
اما ساخت هسته ای مورد نیاز یک نیروگاه هسته ای ۱۰۰۰ مگاواتی، حدوداً ۳۰تن اورانیوم غنی شده در سال است که هزینه آن در شرایط سیاسی و اقتصادی مناسب، ۱۰میلیون دلار و در بدترین شرایط ۲۵میلیون دلار می باشد.
حال با توجه به محاسبات فوق، در بدبینانه ترین شرایط، هزینه سوخت مورد نیاز یک نیروگاه هسته ای، ۱۰درصد هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی مشابه است که با احتساب ۵۰سال عمر یک نیروگاه اتمی، تفاوت این هزینه به قیمت های امروز، بیش از دهها میلیارددلار خواهد شد.
بنابراین، این نظر که نیروگاههای هسته ای در مقایسه با نیروگاههای فسیلی توجیه اقتصادی ندارد، درست نیست.
در حال حاضر روسیه ۸میلیون بشکه نفت در روز تولید و حدود ۵میلیون از آن را صادر می کند و ۳۰نیروگاه هسته ای دارد و به سرعت هم به نیروگاههای خود اضافه می کند، در حالی که اولین کشور در ذخایر گازی است و جمعیت آن هم تنها کمی بیشتر از دو برابر ماست. هم اکنون ذخایر گازی روسیه از ایران بیشتر است اما باز به دنبال انرژی هسته ای است؟ مگر صرفه اقتصادی دارد؟
در این شرایط آمریکا هم ۱۰۵ نیروگاه هسته ای دارد، لذا فقط معیارهای اقتصادی هم مطرح نیست و معیارهای مختلف فناوری تأثیرگذار خواهد بود.
در واقع تکنولوژی هسته ای، میعادگاه تکنولوژی های دیگر است. مثلا اگر صنعت هسته ای کشور هم رشد معنادار، واقعی و همه جانبه داشته باشد، با توجه به اینکه بالاترین محدودیت ها و استانداردهای مهندسی در آن وجود دارد، صنعت کشور در سطح بالایی رشد خواهد کرد.
همچنین اگر کشوری بتواند یک دستگاه سانتریفیوژ بسازد، در واقع آن کشور در عرصه تکنولوژی یک گام جلو افتاده است زیرا در غنی سازی اورانیوم جهت استفاده در راکتورهای هسته ای از علوم مختلف مهندسی، مکانیک، شیمی و... با نهایت دقت و قدرت استفاده می شود.
بدون تردید برای رسیدن به استقلال واقعی، باید به سمت تولید فناوری و علم رفت و هزینه های آنرا نیز مدیریت کرد.
در همین باره، گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص تبدیل شدن برق هسته ای به اصلی ترین منبع تأمین انرژی در دهه های آینده، گویای توجه گسترده کشورها به این منبع انرژی است. در واقع، تولید برق هسته ای از مهم ترین شیوه های استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و از پاک ترین ان
۲۱.۵k
۰۶ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.