تیمارصتان❤️🩹🥲
#تیمارصتان❤️🩹🥲
عشقم یه سیلی زد و بهم گفت…
چرا بهم #خیانت کردی من چی کم گذاشتم واست؟؟؟
جوابای بی ربط دادم بهش…
خواستم فقط یه جورایی از سرم #بازش کنم…!
چن ماهی #گذشت…
سوار یه ماشین عروس دیدمش:)
خیلی خوشگل شده بود؛
با خنده اومد طرفمو گفت!
دیدی منم تونستم,دیدی راحت بود…
فک کردی فقط خودت بلدی عار؟
یه دل سیر #نگاش کردم…
گفتم #مبارک باشه:)
اشک تو چشاش جمع شده بود…
خندیدم و رفتم!
بعد یه ماه نمیدونم کی بهش گفته بود که من تو بیمارستان بستری ام!
بخاطر مریضی که داشتم…
فهمیده بود که من #سرطان دارم اومده بود ملاقاتم(:
بهم گفت خیلی بی معرفتی…
چرا اینکارا رو بام کردی؟؟
اشک تو چشام جمع شده بود…!
بهش گفتم من تو عروسیت #خندیدم…
ولی تو داخل ختمم گریه نکن؛
میگم من بهش #خیانت_نکردم…
من فقط اونو #بیشتر از خودم دوس داشتم…!
خواستم #خوشبخت بشه.
حداقل با یکی دیگه🚶🏻♀💔
عشقم یه سیلی زد و بهم گفت…
چرا بهم #خیانت کردی من چی کم گذاشتم واست؟؟؟
جوابای بی ربط دادم بهش…
خواستم فقط یه جورایی از سرم #بازش کنم…!
چن ماهی #گذشت…
سوار یه ماشین عروس دیدمش:)
خیلی خوشگل شده بود؛
با خنده اومد طرفمو گفت!
دیدی منم تونستم,دیدی راحت بود…
فک کردی فقط خودت بلدی عار؟
یه دل سیر #نگاش کردم…
گفتم #مبارک باشه:)
اشک تو چشاش جمع شده بود…
خندیدم و رفتم!
بعد یه ماه نمیدونم کی بهش گفته بود که من تو بیمارستان بستری ام!
بخاطر مریضی که داشتم…
فهمیده بود که من #سرطان دارم اومده بود ملاقاتم(:
بهم گفت خیلی بی معرفتی…
چرا اینکارا رو بام کردی؟؟
اشک تو چشام جمع شده بود…!
بهش گفتم من تو عروسیت #خندیدم…
ولی تو داخل ختمم گریه نکن؛
میگم من بهش #خیانت_نکردم…
من فقط اونو #بیشتر از خودم دوس داشتم…!
خواستم #خوشبخت بشه.
حداقل با یکی دیگه🚶🏻♀💔
۲۹.۹k
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.