ام البنین
امالبنین
امالبنین انگار مادر ادب است و ادب، زاده اوست. تاریخ، معرفت و ولایت غریب این زن را با حیرت بر دست گرفته است.
چنین نیست که ادب و معرفت این بانوی محیر العقول، صفتی باشد در کنار صفات درخشان دیگر او. خورشید ادب او از چنان نورانیتی برخوردار است که همه صفات زیباب او را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
وقتی کاروان اسرای کربلا به مدینه نزدیک میشود، کسی پیشتر از کاروان خود را به شهر میرساند تا خبر ورود کاروان را اعلام کند.
بشیر از مواجهه با یک تن بسیار پرهیز دارد و او«امالبنین» است. نمیتواند و نمیخواهد حامل خبر شهادت چهار دلاور یک مادر باشد.
چه بگوید؟
چگونه بگوید؟
کدام زبان است که در هرم گدازنده این خبر نسوزد؟!
اما میشود آنچه نباید بشود.
امالبنین نزدیکی کاروان کربلا را درمییابد و به سمت دروازه شهر به راه میافتد و در میانه راه با «بشیر» مواجه میشود.
سئوال امالبنین چیست جز چه خبر؟
چه بگوید بشیر؟! به مادری که «امالبنین» بودنش به افتخار چهار پسر و چهار دلاور محقق شده است، چه بگوید؟!
تلاش میکند که زهر مصیبت را آرام آرام و جرعه جرعه بنوشاند.
میگوید:
سرت سلامت مادر! عباست به شهادت رسید.
و منتظر صیحه امالبنین میماند...
اما امالبنین نمیشنود این خبر را و باز میپرسد:
چه خبر؟
و بشیر مبهوت و متحیر جرعه دوم را به ساغر صبوری امالبنین میریزد.
-مادر عبدالله هم به دیدار خدا شتافت.
انگار امالبنین باز هم چیزی جز سوال خود میشنود.
-پرسیدم چه خبر؟!
و بشیر ضربه خبر آخر را فرود میآورد و خود را خلاص میکند:
-چه بگویم مادر، عثمان و جعفرت هم شهد شهادت نوشیدند.
اما امالبنین خلاص نمیشود، آشفتهتر میشود. نقاب از چهره ادب برمیدارد، معرفت مکتوم را برملا میکند. فریاد میکشد:
-بشیر! از حسین چه خبر؟ «ان اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین.»
همه بچههای من و همه آنچه زیر این گنبد میناست، به فدای ابیعبدالله. بگو از او چه خبر؟
و بشیر غریق این دریای معرفت، دست و پایی میزند و خبر شهادت حسین(ع) را در جام جان امالبنین میریزد و امالبنین تنها یک جمله میتواند بگوید:
-«قطعت نیاط قلبی»
بنده دلم را پاره کردی، شاهرگ حیاتم را بریدی...
و بعد صیحه میکشد، گریبان میدرد و روی میخراشد.
ادامه در پست بعد👇
http://wisgoon.com/pin/27214903/
📗#ادب_در_کربلا
📝#سید_مهدی_شجاعی
#بریده_ای_از_کتاب #یا_حسین #یاحسین #امام_حسین #اباعبدالله_الحسین #کربلا #عاشورا #تاسوعا #شهادت #علمدار_کربلا #ابوالفضل_العباس #حضرت_عباس #حضرت_امام_حسین #حضرت_ابوالفضل #محرم #اربعین #عزاداری #سالار_شهیدان #عکس_نوشته_گرد
کانال🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
https://t.me/joinchat/AAAAAEZCXhtYKvSlLlU1Cw
امالبنین انگار مادر ادب است و ادب، زاده اوست. تاریخ، معرفت و ولایت غریب این زن را با حیرت بر دست گرفته است.
چنین نیست که ادب و معرفت این بانوی محیر العقول، صفتی باشد در کنار صفات درخشان دیگر او. خورشید ادب او از چنان نورانیتی برخوردار است که همه صفات زیباب او را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
وقتی کاروان اسرای کربلا به مدینه نزدیک میشود، کسی پیشتر از کاروان خود را به شهر میرساند تا خبر ورود کاروان را اعلام کند.
بشیر از مواجهه با یک تن بسیار پرهیز دارد و او«امالبنین» است. نمیتواند و نمیخواهد حامل خبر شهادت چهار دلاور یک مادر باشد.
چه بگوید؟
چگونه بگوید؟
کدام زبان است که در هرم گدازنده این خبر نسوزد؟!
اما میشود آنچه نباید بشود.
امالبنین نزدیکی کاروان کربلا را درمییابد و به سمت دروازه شهر به راه میافتد و در میانه راه با «بشیر» مواجه میشود.
سئوال امالبنین چیست جز چه خبر؟
چه بگوید بشیر؟! به مادری که «امالبنین» بودنش به افتخار چهار پسر و چهار دلاور محقق شده است، چه بگوید؟!
تلاش میکند که زهر مصیبت را آرام آرام و جرعه جرعه بنوشاند.
میگوید:
سرت سلامت مادر! عباست به شهادت رسید.
و منتظر صیحه امالبنین میماند...
اما امالبنین نمیشنود این خبر را و باز میپرسد:
چه خبر؟
و بشیر مبهوت و متحیر جرعه دوم را به ساغر صبوری امالبنین میریزد.
-مادر عبدالله هم به دیدار خدا شتافت.
انگار امالبنین باز هم چیزی جز سوال خود میشنود.
-پرسیدم چه خبر؟!
و بشیر ضربه خبر آخر را فرود میآورد و خود را خلاص میکند:
-چه بگویم مادر، عثمان و جعفرت هم شهد شهادت نوشیدند.
اما امالبنین خلاص نمیشود، آشفتهتر میشود. نقاب از چهره ادب برمیدارد، معرفت مکتوم را برملا میکند. فریاد میکشد:
-بشیر! از حسین چه خبر؟ «ان اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین.»
همه بچههای من و همه آنچه زیر این گنبد میناست، به فدای ابیعبدالله. بگو از او چه خبر؟
و بشیر غریق این دریای معرفت، دست و پایی میزند و خبر شهادت حسین(ع) را در جام جان امالبنین میریزد و امالبنین تنها یک جمله میتواند بگوید:
-«قطعت نیاط قلبی»
بنده دلم را پاره کردی، شاهرگ حیاتم را بریدی...
و بعد صیحه میکشد، گریبان میدرد و روی میخراشد.
ادامه در پست بعد👇
http://wisgoon.com/pin/27214903/
📗#ادب_در_کربلا
📝#سید_مهدی_شجاعی
#بریده_ای_از_کتاب #یا_حسین #یاحسین #امام_حسین #اباعبدالله_الحسین #کربلا #عاشورا #تاسوعا #شهادت #علمدار_کربلا #ابوالفضل_العباس #حضرت_عباس #حضرت_امام_حسین #حضرت_ابوالفضل #محرم #اربعین #عزاداری #سالار_شهیدان #عکس_نوشته_گرد
کانال🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
https://t.me/joinchat/AAAAAEZCXhtYKvSlLlU1Cw
۱.۸k
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.