گـذرے بر خاطرات شـہـید🕊
#گـذرے_بر_خاطرات_شـہـید🕊
✍آخرین بار ڪه از سوریہ برگشت با هم رفتیم مشهد. بعد از زیارت دیدم مہدی ڪنار سقاخانہ ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیہ مادر چرا میخندی؟؟ گفت: مادر، امضاے شہادتم رو امروز امام رضا علیه السلام گرفتم. بهش گفتم اگہ تو شهید بشے من دیگہ ڪسی رو ندارم. مهدی دستش رو بہ آسمان ڪرد و گفت: مادر جان خدا هست.
🌷شهید مهدی صابری🌷
#شهید_بزرگوار_مهدی_صابری #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات #
✍آخرین بار ڪه از سوریہ برگشت با هم رفتیم مشهد. بعد از زیارت دیدم مہدی ڪنار سقاخانہ ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیہ مادر چرا میخندی؟؟ گفت: مادر، امضاے شہادتم رو امروز امام رضا علیه السلام گرفتم. بهش گفتم اگہ تو شهید بشے من دیگہ ڪسی رو ندارم. مهدی دستش رو بہ آسمان ڪرد و گفت: مادر جان خدا هست.
🌷شهید مهدی صابری🌷
#شهید_بزرگوار_مهدی_صابری #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات #
۱.۸k
۱۱ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.