عشق پوچ
p۷
دستش رو گرفتم و از ماشین پیاده شدم
وارد رستوران شدیم و پشت یه میز نشستیم
کوک : خب ، چی میخوری ؟
نگاهی به منو انداختم
ا/ت : هرچی خودت میخوری برای منم بگیر
کوک : نه دیگه ، یه چیزی انتخاب کن
خواستم حرف بزنم که گوشیم زنگ خورد برداشتم و جواب دادم
( آغاز مکالمه )
جیمین : سلام دوباره (با صدای آروم )
ا/ت : سلام
جیمین : فکر کنم موفق شدی مامانم رو راضی کنی ( با صدای آروم )
ا/ت : خب عالیه ، چرا آروم حرف میزنی ؟!
جیمین : نمیخوام کسی بفهمه به تو زنگ زدم
ا/ت : چرا ؟
جیمین : میخوام ازت سوالام رو بپرسم
ا/ت : از دست تو جیمین ( خنده )
جیمین : میخوام وقتی خودم ازدواج کردم حواسم باشه چیکارا بکنم چیکارا نکنم ( خنده )
ا/ت : خیله خب ، بپرس
جیمین : بیرون میرید ؟
ا/ت : نه ، البته هنوز خیلی باهم کنار نمیایم
جیمین : آره میدونم ولی مطمئنم چند وقت دیگه عاشق هم میشید
ا/ت : ببینم تو دوست دختر داری ؟
جیمین : چی ؟! چرا این حرف رو میزنی ( حول کرده )
ا/ت : پس داری
جیمین : انقدر مشخصه ؟
ا/ت : حالا ، جیمین من بعدا بهت زنگ میزنم الان سرم شلوغه
جیمین : باشه ، خداحافظ
( پایان مکالمه )
کوک : کی بود ؟!
ا/ت : مهم نیست
کوک : باشه ، نگفتی چی میخوری
غذا رو سفرش دادیم و صبر کردیم تا برامون بیارن
کوک : راستی ، فردا برای چی مرخصی گرفتی ؟
ا/ت : واقعا دلم میخواد یکم تنها باشم
کوک : باشه
بالاخره غذامون رو آوردن و خوردیم و برگشتیم خونه
کوک : نمیای تو تخت بخوابی ؟
ا/ت : نه ، من رو کاناپه راحت ترم
کوک : نگران نباش ، تا وقتی خودت نخوای بهت دست نمیزنم
ا/ت : مسئله این نیست
کوک : پس چرا نمیای پیش شوهرت بخوایی؟
ا/ت : میشه فقط چند روز دیگه بهم فرصت بدی که ببینم حسی که بهت دارم واقعیه یا نه ؟
کوک : من صبحم بهت گفتم منتظر جوابت میمونم
ا/ت : پس تا اون موقع من همینجا میخوابم
کوک : بیا دیگه ، لطفاااااا
ا/ت : عااااا ، خبببببب ، با...شه
کوک : هوراااااا ( خنده )
ا/ت : اما تو قول دادی که بهم دست نمیزنی ها
کوک : آره ، فقط من شب ها عادت دارم بدون لباس میخوابم
ا/ت : پس من همینجا میخوابم
کوک : نه نه فقط لباسم رو درمیارم ، شلوارم رو که در نمیارم
ا/ت : مطمئنی میشه رو قولت حساب کرد ؟!
کوک : آره
ا/ت : نه اینکه علاقه ای به بچه دار شدن نداشته باشم ، فقط میترسم بعدا پشیمون بشم
کوک : نیازی نیست نگران باشی ، بیا بریم بخوابیم
رفتیم بالا و رفتم روی تخت دراز کشیدم و کوک هم لباسش رو دراورد و اومد کنارم دراز کشید
...ادامه دارد
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.