پندی از ابلیس
پندی از ابلیس!!
امام صادق برای حفص بن غیاث حکایت فرمودند:
روزی ابلیس بر حضرت یحیی ظاهر شد،در حالی که ریسمانهای زیادی بر گردنش آویخته بود،حضرت یحیی پرسید:
این ریسمانها چیست؟
ابلیس پاسخ داد:اینها شهوات و خواسته های نفسانی بنی آدم است که با آنها گرفتارشان میکنم.حضرت یحیی پرسید:
آیا چیزی از ریسمانها هم برای من هست؟
ابلیس گفت :برخی اوقات پرخوری کرده ای و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام.حضرت یحیی فرمود:
بخدا قسم ازین به بعد هیچگاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.
ابلیس گفت بخدا قسم من هم ازین به بعد هیچ مسلمان موحدی را نصیحت نمیکنم.
امام صادق در پایان این ماجرا فرمود:
حفص!بخدا قسم بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شکمشان را از غذا پر نکنند!!
صراط سلوک،ص۴۱
امام صادق برای حفص بن غیاث حکایت فرمودند:
روزی ابلیس بر حضرت یحیی ظاهر شد،در حالی که ریسمانهای زیادی بر گردنش آویخته بود،حضرت یحیی پرسید:
این ریسمانها چیست؟
ابلیس پاسخ داد:اینها شهوات و خواسته های نفسانی بنی آدم است که با آنها گرفتارشان میکنم.حضرت یحیی پرسید:
آیا چیزی از ریسمانها هم برای من هست؟
ابلیس گفت :برخی اوقات پرخوری کرده ای و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام.حضرت یحیی فرمود:
بخدا قسم ازین به بعد هیچگاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.
ابلیس گفت بخدا قسم من هم ازین به بعد هیچ مسلمان موحدی را نصیحت نمیکنم.
امام صادق در پایان این ماجرا فرمود:
حفص!بخدا قسم بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شکمشان را از غذا پر نکنند!!
صراط سلوک،ص۴۱
- ۵۵۳
- ۰۷ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط