ای بهار

‌ای بهار ...
‌ای همیشه خاطرات عزیز!
عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و تو را؟
تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودانه پشت میز
یک جهان ترانه‌ام شکسته در گلو
شعر بی‌جوانه‌ام نشسته روبرو
پشت این دریچه‌های بسته
می‌زنم هوار...

ای بهار‌ !
ای بهار !

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱)

‌گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکردهرچه کردم، هرچه آه، انگ...

دو دستت را به من بسپارکه با آن‌ها دلِ خود را نگه دارم..#محمو...

لطفا بخند باشه؟😊🎀‌ای غنچهٔ دمیدهٔ من! یک دهن بخندخورشیدِ من!...

قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل منوا دل من وا دل من وا دل من وا...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط