اکیپ ایدل ها
#اکیپ_ایدل_ها
#جویی
یک هفته از اون شب میگذره
هر روز ، هر ساعت ، هر دقیقه بیشتر جذبش میشم ، نمیدونم کارم درسته یا نه اما میخوام این رو تجربه کنم
میخوام عاشق بشم ، میخوام بدونم چی حسی داره.
همینجوری داشتن در احوالات خودم سر میکردم که یهو یه پیام اومد
یهو پریدم رو گوشی
خدایا تهیونگ باشه ، لطفاً تهیونگ باشه
خداااا...
با باز کردن گوشیم نیشم تا بناگوش باز شد
خودش بود
تهیونگ: سلام چاکلت
من:سلام...
تهیونگ:میای شب بریم بیرون؟
من:نه ممکنه یکی ببینه این روز ها هم خیلی شیپ میشیم ممکنه دیسپچ مچمونو بگیره...
تهیونگ:خب پس شب بیا خونم
من: خب باشه ببینم چی میشه
تهیونگ:دیگه شب منتظرم ، حواست باشه خوابگاه نه ، خونه خودم
من: باشه ، پس بزار از اونی هام اجازه بگیرم
تهیونگ: باشه
من :فعلا
تهیونگ:بای
داشتم از شدت ذوق رو تخت میپریدم که یهو نایون اومد تو....
پشت سرشم جونگیون و مومو
جونگیون:چته تو دختر...
مومو:حتما باز تهیونگ بهش پیام داده🤣
من:نایونی اجازه میدی شب برم خونه ته...
نایون:نه...
جونگیون: از کی تا حالا میخوای بری خونه پسر مردم ، اونم تهیونگ
مومو:عزیزم برو اینا رو ول کن و یرو اونجا کلی عشق کن
نایون:مومو تو چی میگی ، رفت پسره یه بلایی سرش اورد چه خاکی به سرمون بریزیم🤣
من:نه نه نه ....
فکر بد نکنین ما فقط میخوایم همو ببینیم
جونگیون:همه اول فقط میخوام همو ببینن
من:لطفااااااا....
نایون: باشه برو....
مکنه سر کش....
ببخشید چند مدت نبودم
#جویی
یک هفته از اون شب میگذره
هر روز ، هر ساعت ، هر دقیقه بیشتر جذبش میشم ، نمیدونم کارم درسته یا نه اما میخوام این رو تجربه کنم
میخوام عاشق بشم ، میخوام بدونم چی حسی داره.
همینجوری داشتن در احوالات خودم سر میکردم که یهو یه پیام اومد
یهو پریدم رو گوشی
خدایا تهیونگ باشه ، لطفاً تهیونگ باشه
خداااا...
با باز کردن گوشیم نیشم تا بناگوش باز شد
خودش بود
تهیونگ: سلام چاکلت
من:سلام...
تهیونگ:میای شب بریم بیرون؟
من:نه ممکنه یکی ببینه این روز ها هم خیلی شیپ میشیم ممکنه دیسپچ مچمونو بگیره...
تهیونگ:خب پس شب بیا خونم
من: خب باشه ببینم چی میشه
تهیونگ:دیگه شب منتظرم ، حواست باشه خوابگاه نه ، خونه خودم
من: باشه ، پس بزار از اونی هام اجازه بگیرم
تهیونگ: باشه
من :فعلا
تهیونگ:بای
داشتم از شدت ذوق رو تخت میپریدم که یهو نایون اومد تو....
پشت سرشم جونگیون و مومو
جونگیون:چته تو دختر...
مومو:حتما باز تهیونگ بهش پیام داده🤣
من:نایونی اجازه میدی شب برم خونه ته...
نایون:نه...
جونگیون: از کی تا حالا میخوای بری خونه پسر مردم ، اونم تهیونگ
مومو:عزیزم برو اینا رو ول کن و یرو اونجا کلی عشق کن
نایون:مومو تو چی میگی ، رفت پسره یه بلایی سرش اورد چه خاکی به سرمون بریزیم🤣
من:نه نه نه ....
فکر بد نکنین ما فقط میخوایم همو ببینیم
جونگیون:همه اول فقط میخوام همو ببینن
من:لطفااااااا....
نایون: باشه برو....
مکنه سر کش....
ببخشید چند مدت نبودم
۱۶.۷k
۰۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.