ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم

ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود

پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسیــــد
ساعت برای با تو نشــستن حســود بود

📝 عبدالجبار کاکایی
دیدگاه ها (۵)

تو را چه غَم..؟که یکی در غمت به جان آید.👤 سعدی

به خنده گفت که سعدی از این سخن بگریزکجا روم که به زندان عشق ...

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیستطاقت بار فراق،این همه ایامــ...

آتش و آدمترکیبی نامتجانس استمن از میان این آتش گر گرفتهدر رو...

بی صدا رفتی بدون هیچ خداحافظی!مثل سایه ای که آرام آرام محو م...

دوری اما نزدِ من،  تکواژه ی نابی هنوزمثل یک بیت الغزل،مضمونِ...

...گلهای شیپوری، شیپورهای سربلندی هستند که برای عشق‌ های بی‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط