نفرتی که تبدیل به عشق شد
نفرتی که تبدیل به عشق شد
P58
خودم رفتم روی صندلی نشستم
(ویو ا.ت)
یعنی الان دیگه همه چیز تموم شده ..پس تکلیف جیمین چی میشه
_چرا بلند سوالتو نمی پرسی ؟
؟؟!؟
چرا همیشه میفهمه ذهنم درگیره ؟ نکنه میتونه ذهنم رو بخونه؟
_نه نمیتونم ذهنت رو بخونم
؟؟؟!؟!!
+پس از کجا میدونستین الان چی میگفتم ؟
_از قیافت مشخصه داری به چی فکر میکنی
+اگه راست میگین بهم بگین الان دارم به چی فکر میکنم
اومد سمت سرش رو توی یک سانتی صورتم قرار داد
_بزار بهت بگم من الان دارم به چی فکر میکنم
دستش رو پشت گردنم گذاشت لباش رو روی لبام گذاشت و مک های آروم میزد منم دستش رو گرفتم و همراهیش کردم
بعد از چند مین ازم جدا توی چشمام نگاه کرد
_داشتم به چیزای بیشتری فکر میکردم ولی الان وقتش نیس
+پس کی وقتشه ؟
_؟؟؟ فکر کنم دلت برای .....
داشت حرف میزد رفتم سمتش رو دستم رو روی سینش کشیدم و به گردنش بوسه ای زدم
P58
خودم رفتم روی صندلی نشستم
(ویو ا.ت)
یعنی الان دیگه همه چیز تموم شده ..پس تکلیف جیمین چی میشه
_چرا بلند سوالتو نمی پرسی ؟
؟؟!؟
چرا همیشه میفهمه ذهنم درگیره ؟ نکنه میتونه ذهنم رو بخونه؟
_نه نمیتونم ذهنت رو بخونم
؟؟؟!؟!!
+پس از کجا میدونستین الان چی میگفتم ؟
_از قیافت مشخصه داری به چی فکر میکنی
+اگه راست میگین بهم بگین الان دارم به چی فکر میکنم
اومد سمت سرش رو توی یک سانتی صورتم قرار داد
_بزار بهت بگم من الان دارم به چی فکر میکنم
دستش رو پشت گردنم گذاشت لباش رو روی لبام گذاشت و مک های آروم میزد منم دستش رو گرفتم و همراهیش کردم
بعد از چند مین ازم جدا توی چشمام نگاه کرد
_داشتم به چیزای بیشتری فکر میکردم ولی الان وقتش نیس
+پس کی وقتشه ؟
_؟؟؟ فکر کنم دلت برای .....
داشت حرف میزد رفتم سمتش رو دستم رو روی سینش کشیدم و به گردنش بوسه ای زدم
۱۲.۱k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.