زندگی کاش به خوف و خطرش می ارزید
زندگی کاش به خوف و خطرش می ارزید
تو بگو ! عشق به خون جگرش می ارزید؟
آسمان گفت که سی روز پرستاری ماه
به درخشیدن قرص قمرش می ارزید؟
کاش از رستمِ پیروز کسی میپرسید
خاک یک شهر به خونِ پسرش می ارزید؟
از پرو بال پر از حسرت سی مرغ بپرس
قله ی قاف به رنج سفرش می ارزید؟
نور خورشید و شب تار کنار آمده اند
به سپیدی هوای سحرش می ارزید؟
یوسف این بار عزیز دل مصری ها شد
خودمانیم، به چشمِ پدرش می ارزید...؟
تو بگو ! عشق به خون جگرش می ارزید؟
آسمان گفت که سی روز پرستاری ماه
به درخشیدن قرص قمرش می ارزید؟
کاش از رستمِ پیروز کسی میپرسید
خاک یک شهر به خونِ پسرش می ارزید؟
از پرو بال پر از حسرت سی مرغ بپرس
قله ی قاف به رنج سفرش می ارزید؟
نور خورشید و شب تار کنار آمده اند
به سپیدی هوای سحرش می ارزید؟
یوسف این بار عزیز دل مصری ها شد
خودمانیم، به چشمِ پدرش می ارزید...؟
- ۱.۸k
- ۰۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط